اقتصادی

فدرال رزرو مقصر بحران جدید بانکی است؟

چندین بحران بانکی در بیش از 100 سال در ایالات متحده رخ داده است و در هر بحران بانکی، بانک ها یا شرکت های بزرگ موسسات خصوصی کوچکتر را درهم شکسته و آنها را ورشکست کرده اند.

فدرال رزرو آمریکا که عرضه کل دلار آمریکا در جهان را کنترل می کند، در سه سال گذشته دو حرکت عمده انجام داده است. تزریق ناگهانی بی‌سابقه پنج تریلیون دلاری به اقتصاد آمریکا در طول همه‌گیری ویروس کرونا که باعث تورم بالا شد و اکنون افزایش سریع نرخ‌های بهره برای کاهش تورم که به بالاترین حد در 40 سال گذشته رسیده است.

انقباض پولی تهاجمی فدرال رزرو در سال گذشته شاهد افزایش نرخ بهره در مجموع 425 واحد پایه در هفت نوبت بود و به دنبال آن افزایش 25 واحدی دیگر نرخ بهره در 1 فوریه، که هدف برای نرخ صندوق های فدرال را از 4.5 درصد به 4.75 درصد افزایش داد. بالاترین رقم از اکتبر 2007.

سپرده های پولی، نقدینگی، اوراق قرضه

بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که فدرال رزرو برای افزایش نرخ های بهره بسیار سریع و بسیار بالا حرکت کرد، پول زیادی را از عرضه جهانی دلار خارج کرد و اقتصاد ایالات متحده را بدون نقدینگی کافی برای سرمایه گذاری های جدید، به ویژه در صنعت فناوری، رها کرد.

مطمئن‌ترین و رایج‌ترین اقدام سرمایه‌گذاری برای بانک‌ها در شرایط انقباض پولی، خرید اوراق قرضه خزانه‌داری است که توسط دولت ایالات متحده تضمین شده است. از آنجایی که آنها ریسک نکول کمتری از سوی دولت آمریکا دارند، نرخ بهره ثابت اما بازدهی پایینی دارند.

با این حال، از آنجایی که استارت‌آپ‌های فناوری سال گذشته به دلیل کاهش درآمد مبتنی بر تبلیغات به شدت به پول نقد نیاز داشتند، سرمایه‌گذاری خطرپذیر کاهش یافته است و بانک‌های سرمایه‌گذاری فناوری مانند سیلیکون ولی را وادار به خروج مشتریان خود کرده است. مشاهده سپرده های بیشتر

برداشت‌های بزرگ‌تر باعث می‌شود هر بانکی شروع به فروش دارایی‌ها برای پاسخگویی به تقاضای برداشت مشتری کند. در نتیجه، سیلیکون ولی مجبور است اوراق به اصطلاح امن را با زیان بفروشد و وقتی انباشته شود، منجر به ورشکستگی می شود، جایی که بانک ها نمی توانند به سپرده گذاران خود بازپرداخت کنند، زیرا بدهی هایشان بیشتر از دارایی هایشان است.

الان منتظر چی هستی؟

در حالی که همه این بحران ها به نیاز به مقررات بیشتر و کنترل های سختگیرانه دولت اشاره دارد. شرکت‌ها، بانک‌ها و مؤسسات خصوصی درگیر «دست نامرئی» آدام اسمیت هستند. بازیگران خصوصی که در یک بازار آزاد بدون دخالت دولت و حمایت بهتر از جامعه در جهت منافع خود عمل می کنند.

در همین حال، سرمایه گذاران گرسنه نمی توانند منتظر بمانند تا در جستجوی سودهای کلان ریسک کنند، که مانند آخرین سقوط بانک، راه را برای سقوط ناگهانی هموار می کند.

اگرچه بحران بانکی کنونی در ایالات متحده نیاز به اقداماتی برای جلوگیری از دومینو و جلوگیری از ورشکستگی بانک ها در این کشور و همچنین در سراسر جهان دارد، اما سوال اصلی بیشتر است.

پاسخ هایی که ما به دنبال آن هستیم در نهایت باید به علل و آثار اساسی تری بپردازد تا درس هایی برای سرمایه داری ارائه دهد و نظام اقتصادی مسلط قرن بیست و یکم را بهبود بخشد.

علیرغم همه رونق ها و رکودهای 100 سال گذشته، ما نمی توانیم اقتصاد جهانی به هم پیوسته معاصر و سیستم مالی را بدون محدودیت رها کنیم زیرا نیاز فوری ما به مصرف گرایی و وابستگی بیش از حد ما به آن را برطرف می کند.

همیشه فناوری جدید، استارت آپ های جدید، ریسک های جدید و پاداش های جدید وجود خواهد داشت. آنچه ثابت خواهد ماند تضاد بین میل انسان به ریسک و مقرراتی است که باید متعادل باشند.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا