مطالب میجیک

سهم مهم زنان در دفاع مقدس/عشقی که به شمشیر دفاع از حق جان می‌دهد – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری آنلاین – عاطفه آلیان استان ، گروه استان: مطمئن نیستم آخرین کسی که او را از واقعی او دیدم یا چیزی که شما از تصویری که آخرین بار برایش خریداری کردم شنیدم. من فقط می دانم که آنها آن را با فلفل سیاه برای غذاهای مورد علاقه خود اسپری می کنند خود آنا؛ من سر میز هستم کوچک است من نشستم و وقتی نیش خوردم ، به آنها گفتم املت را دوست ندارم ، زیرا گوجه فرنگی دارند.

یادم می آید مادرم سینی قرآن را برای تعقیب او آماده می کرد و برای جستجوی اتاق و موارد دیگر عجله داشت. نق زدن او گفت ، “شما چقدر هستید؟ کو؟ »؛ شب بود و او برای رسیدن به خط مقدم مجبور شد سوار اتوبوس شود.

مادرم می گفت ، “مصطفی خیلی ساکت است و وقتی خداحافظی می کند ، می گوید ،” اجازه بدهید من بروم ، این بار آنچه را که می خواهم به دست می آورم. “

به پشت شیشه گیر کردم و کف دستم را روی بخاری که از روی دهانم روی شیشه مانده بود گذاشتم. پاسخ “خدا حافظ خدا حافظمن آن را به او بخشیدم ، و این آخرین تصویر او از خاطرات کودکی او بود.

هفت سال از آن روز گذشته است. در طی این هفت سال ، مادر من در میان اسیران جنگ به دنبال او بود و اگر لیست اسامی از رادیو پخش می شد ، او به رادیو گوش می داد. مادربزرگم آخرین عکسش را پوشید RP ج. او در مقابل او ایستاده بود ، اشک هایش را پاک کرد و به مادرم گفت: “دنبال چه می گردید؟ مصطفی رویای خود را برآورده کرده است و در روز رستاخیز به من خواهد گفت.”

هفت سال نگذشته است که مصطفی با قطعات تون و استخوان صاحب گلف ها در سپر اصفهان شد. “من نمی توانم پادگان عراق را که روی سنگ قبر نوشته شده است ویران کنم.”خودکار به ما بپیوندیا “پنج وین”. هرچه مادرم گفت ، من هنوز اشتباه کردم؛ وی به همراه 23.577 شهید دیگر در استان اصفهان در خط مقدم عراق ، عملیات بیت کشته شدند اورشلیم 5

زنان ، خواهران و مادرانی که پیشانی خود را به زهرا (علیها السلام) یا حسین (علیه السلام) بر پیشانی همسران ، پسران و برادران خود در دوران دفاع مقدس می گذارند و قبل از حقیقت به باطل می فرستند ، کمتر از سربازانی نبودند که پای خود را در میدان می کردند. آنها جنگیدند

اکنون سه سال است که شصت و مادربزرگ و مادربزرگ است و او می خواهد وارد قبر او شود ، در دادگاه روز پنجشنبه که آنها بودند. اکنون می توانم “شوهر” را به درستی بگویم و دقیقاً می دانم کجاست.

با توجه به این خاطرات ، فکر می کنم سهم زنان ، خواهران و مادرانی که ضمن دفاع از خود ، پیشانی یا زهرا (علیها السلام) یا حسین (علیه السلام) را بر پیشانی همسران ، پسران و برادران خود نگه داشتند و آنها را به جبهه حق فرستادند. وی از دید سربازان در جبهه نبرد ، بخشی را که گاه بین برنامه ها و همایش های مربوط به دوران دفاع مقدس نادیده گرفته می شد ، از دست نداد.

امروز من نیز مادر هستم و زندگی من نسبت به آن روز بسیار متفاوت بوده است. من نمی توانستم خودم باشم ، و زندگی ام ، و سؤال های مهمی برای من وجود دارد ، و بنابراین مادران شهدا فرزندان خود را در گذشته به آن می فرستند ؛ البته هیچ کس نمی تواند مادری را دوست داشته باشد جز عشق برای ادامه راه شهادت وارد شده بیایید دل خود را رها کنیم و هیچ کس بدون عشق الهی این مسیر را طی نخواهد کرد.

مادران شهدای مقدس عزت نفس بالایی دارند

در مصاحبه با آنلاین ، محققانی که برای فرماندهان دفاع مقدس دو کتاب نوشتند ، محمدعلی رضایی و عبدالرسول جمالی ، گفتند: “مادران و همسران شهدا از جمله بزرگترین گنجینه های تاریخ دفاع مقدس هستند.” شهر فلاورجان ، شهری در مورد ایران ، با مقایسه 1400 شهید در مقایسه با برخی از استان های کشور ، حاشیه نویسی کرده و مادر بچه ها نیز خط لنجانی بوده است. شکسته است او در میدان نبرد مشهور بود.

علی علیان اضافه کرد: “دو بخش مهم ایران در دفاع از مقدس ، امام حسین (ع) و لشکر 14 نجف هشتم ، این است که همه کودکان استان اصفهان توسط مادرانی پرورش یافته اند که به ارزشهای انقلاب و اسلام اعتقاد دارند.”

وی با بیان اینکه در زمینه روانشناسی و آگاهی از روشهای تربیت مادران و زنان مقدس تحقیقات کافی صورت گرفته است ، اظهار داشت: اگر استان اصفهان 23 هزار شهید را در دفاع مقدس به انقلاب اسلامی اختصاص می داد ، اما نقش مادر و همسر شهدا امکان پذیر بود. این تحقیق باید به عنوان الگوی آموزش به نسل جدید مادران معرفی شود.

محققان مقدس اظهار داشتند: زنان و مادران دفاع مقدس از تمام توان خود برای دفاع از کشور خود استفاده می کردند. از پخت نان و پوشیدن لباس گرم سربازان گرفته تا قدرت اخلاقی فرزندانشان در دفاع از ملت ایران ، این زن در حال انجام اقدامات لازم به دلیل عزت نفس روانی بود.

دنیای اکنون که ما فرهنگ کار را بمباران می کنیم تا دشمن نقش زنان را در خانواده پرتاب کند ، چه مدل هایی بهتر از روش های دفاع رفتاری و عملکردی دفاع مقدس زنان است که به نسل جوان ارائه می شود ، زنانی که ممکن است بتوانند فرزند ایمان ، توانایی و فرزندی را پرورش دهند. او با کمی شعور و خود وی در صحنه های مهم دفاع مقدس از جبهه تا جبهه و فراتر از آن نقشی جبران ناپذیر را ایفا کرد و روح حماسی همسر و فرزندان خود را در دفاع از دین تقویت و پیروی از مسیر عاشورا امام حسین (ع). ) او همچنین تأثیر فوق العاده ای داشت که نتوانست به آن بدهد.

نان و اعتقادات در مورد ارزشهای دینی ، رمز موفقیت زنان در دفاع مقدس است

در مصاحبه با آنلاین ، فرمانده لشکر 14 امام حسین (ع) و دوست نزدیک شهید حاج حسین خرازی اظهار داشت: مادران شهدای دفاع مقدس به دلیل اعتقادشان نسبت به ارزشهای دینی و انقلاب با مادران امروز متفاوت بودند. در خانواده ای که معتقدند رشد در ارزش های دینی است ، این روحیه شهادت و ایثار باید همان روح قهرمانان دفاع مقدس باشد.

سردار غلامحسین هاشمی گفت: مهمترین نکته برای آموزش رزمندگان مقدس تهیه نان حلال بود. او فرزندان خود را به منظور تمیز کردن و استفاده از نان کوشر عقب نگه داشته است.

وی ادامه می دهد: “نمونه هایی از آموزش های انقلابی و دینی و ادامه مسیر مدافعان مقدس امروز با حضور شهید محسن است.” حاجی و بقیه معابد و شهدای امنیتی نشان داده شده اند و البته پس از انجام تحقیقات ، خواهیم دید که این مادران آموزش دیده تبدیل به مکتب ایثار و شهادت می شوند.

چه عاملی می تواند نسبت به مادرانی که سرشار از دلسوزی با مادر و فرزند هستند و از کودک دل شکسته راضی نیستند چرا که جلوتر نروند ، مادرانی که نمی توانند گریه های فرزندان خود را بپذیرند و حتی مراقب آنها باشند کامل باشند عدم عبادت خدا در خانه؟ هنگامی که حوادث هنگام کودکان اتفاق می افتد ، پدران را ترغیب می کند تا پدران خود را در مقابل فرزندانشان بیایند. به وی اطلاع داده شد كه در مورد احترام زیاد پیامبر اكرم (ص) وی نمونه ای از منطق بیانگر و سبك پیامبر اسلام (ص) و نیز دیدگاه وی است.

من مادر را وادار کردم که گریه کند و مرا با اشک و تهدید تهدید کرد که او را به خانه بفرستم ، مادرش نتوانست اشک بریزد و خواستهای پدرش دشوار بود. او دیگر نتوانست با اشک و اشک اشک پدرش را ملاقات کند و من دوباره از مادرم خواستم تا اینکه بالاخره تسلیم نشد.

مادرم را مجبور کردم که به خانه بیاید

یکی از فرماندهان دفاع مقدس و یکی از افتخارآمیزانی که در کشور افتخار می کنند از سن 14 سالگی وارد نبرد با باطل می شوند. من به خانه اعزام شدم ، مادرم نتوانست گریه کند و رضایت پدرم دشوار بود. او دیگر نمی توانست با اشک و اشک پدرم را ملاقات کند و من دوباره به مادرم رو کردم تا اینکه سرانجام تسلیم شد.

سرهنگ علی شاه نظری ادامه داد: اکنون که به آن روزها فکر می کنم ، احساس کردم مادرم چقدر فشار دارد و در این زمان که اسیر شدم ، چقدر ناراحت است.

وی گفت: “من فقط می دانم كه عشق به این سرزمین و استاد آن ، ابا عبدالله الحسین (آمریكا) ، این رنج را برای او به ارمغان آورده است و در زندگی او هرگز من را مقصر این مسئله نمی داند ، اما او مطمئناً در مورد انقلاب صحبت كرده و به من اعتماد كرده است. چرا. ” اما هیئت منصفه وقت را برای افتخار فرا گرفت.

امروز دوباره قبر او ما می رویم ، من از مادر و فرزندم در صندلی مراقبت می کنم چرخ ها او به پدربزرگم فشار آورد تا به مزار مصطفی روحانی برسیم. پسرم به سنگ فرش نگاه می کند و گفت: “مامان ، آنچه در این سنگ ها نوشته شده است؟” و من محکم به مادرم گفتم: “محل اقرار: پنج گوشه عراق”.

دکمه بازگشت به بالا