چالش‌های عدالت جنسیتی را باید از مسیر فرهنگ حل کنیم – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری آنلاین – گروه های مذهبی و اندیشه – محمد ابراهیم یزدانی: از نظر مفاهیم شناختی، «عدالت» یعنی: تعادل، برابری در موقعیت یکسان، تفاوت در موقعیت های مختلف، دادن حق به همه و قرار دادن هر چیزی در جای خود.

مفهوم «عدالت جنسیتی» به معنای رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به تمامی امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است به گونه ای که هیچ کس مورد ظلم و تبعیض قرار نگیرد. عدالت جنسیتی مانند سایر مقوله های عدالت مستلزم اصول و مبانی از شاخص ها و حوزه های مختلف است و با دلایل ابزاری، مادی گرایی، سودگرایی و حتی جنسیت گرایی محقق نمی شود.

مفهوم «عدالت جنسیتی» با در نظر گرفتن شرایط و استعدادها و وظایف مختلف زن و مرد، هدف تعیین عدالت بین زنان و مردان است. پذیرش عدالت منوط به در نظر گرفتن شرایط و تفاوت در تخصیص امکانات است، اما برخی تنها به برابری جنسیتی معتقدند. اگرچه امروزه عدالت جنسیتی با گفتمان رقابت در کشورهای اسلامی و غیراسلامی مورد استفاده قرار می گیرد، اما ضروری است. تایید نظری و تحلیلی است. اما سوالی که در این بحث مطرح است این است که آیا عدالت جنسیتی مفهومی است که باید در ادبیات عدالت و گفتمان عدالت محور مطرح شود یا فرهنگ؟ گفتگوی اصلی تلاشی است برای روشن شدن این مفهوم و تعریف تفاوت جدی بین عدالت جنسیتی و آنچه نیست.

با حجت الاسلام احمد علیایی دکترای فرهنگ و ارتباطات و استادیار دانشگاه باقرالعلوم.آ) و اعضای گروه عدالت خواهی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در این باره به گفت و گو نشستیم که نتایج آن را در ادامه می خوانید:

ما باید از طریق فرهنگ به چالش عدالت جنسیتی بپردازیم

* عدالت جنسیتی در مسائل عدالت به چه معناست؟

وقتی از عدالت اجتماعی صحبت می کنیم، منظورمان عدالت در کل جامعه است، در مقابل عدالت فردی که مربوط به فرد است. یعنی عدالت باید در ساختار و بطن جامعه جاری شود. سوالی که مطرح می شود این است که چگونه عدالت می تواند جامعه را به هدف مورد نظر خود برساند. یکی از حوزه های عدالت اجتماعی، عدالت جنسیتی است. این مبحث مربوط به حقوق زن، بحث فلسفه خلقت، بحث تفاوت زن و مرد و… است که از ابتدای خلقت در ارتباطات بین فردی و اجتماعی بوده است. همچنین جنبش های سیاسی و اجتماعی با عنوان برابری و عدالت یا احیای حقوق زنان و دختران در جامعه در این زمینه شکل گرفته است که با رویکرد فمینیستی همراه است.

* نظر شما درباره طبقه بندی عدالت جنسیتی در میان موضوعات مختلف حوزه عدالت چیست و آیا این موضوع را یک موضوع فرهنگی می دانید یا اجتماعی و حقوقی؟

من نگاه فرهنگی به جنسیت دارم. یعنی معتقدم بحثی که اساساً در مورد عدالت و برابری و جنگ زن و مرد در جامعه شکل می گیرد، این یک مشکل مبتنی بر فرهنگ و جامعه است. بنابراین نمی توانیم تعریف واحدی از مقوله جنسیت ارائه کنیم و به نظر من ارائه چنین تعریفی از مقوله جنسیتی اشتباه است. جنسیت یک مقوله فرهنگی است و بنابراین وقتی می خواهیم به چالش های عدالت جنسیتی بپردازیم. ما باید این مشکل را از مسیر مطالعاتی فرهنگ و فرهنگ ایرانی یا فرهنگ اسلامی تا زن و مرد حل کنیم. اگر بتوانیم این نگاه فرهنگی را اصلاح کنیم در بسیاری از موارد چالش عدالت جنسیتی به نظر من حل خواهد شد.

وقتی می خواهیم به چالش های عدالت جنسیتی بپردازیم. ما باید این مشکل را از مسیر مطالعاتی فرهنگ و فرهنگ ایرانی یا فرهنگ اسلامی تا زن و مرد حل کنیم

* آیا درک و فهم ما از عدالت در موضوع عدالت جنسیتی درست و یکپارچه است؟ آیا تعاریف واضح است و مشکل را بیان می کند؟

در بحث عدالت بحثی داریم به نام ادراک عدالت. بین ادراک انصاف و عدالت تفاوت وجود دارد. عدالت بحث می کند که آیا در جامعه عدالت وجود دارد یا نه، اما تصور از عدالت این است که آیا افراد جامعه فکر می کنند که عدالت در جامعه وجود دارد یا خیر؟ گفت

یعنی ممکن است در جامعه ای عدالت وجود داشته باشد، اما افراد آن جامعه فکر کنند که عدالت وجود ندارد، یعنی برداشت از عدالت با اصل عدالت متفاوت است یا برعکس، عدالت وجود ندارد. در جامعه و افراد جامعه فکر می کنند که عدالت وجود دارد. بحث در مورد درک مقوله های جنسیتی مهمتر از خود عدالت جنسیتی است. چالش های موجود در بحث حقوق زنان و نابرابری بین زن و مرد، بیشتر به درک عدالت جنسیتی مربوط می شود، نه خود عدالت جنسیتی. فرقی نمی کند عدالت جنسیتی در جامعه ما وجود داشته باشد یا نباشد، این تصور آنقدر قوی شده که بر واقعیت غلبه می کند و نمی گذارد واقعیت به طور کامل محقق شود. کلیشه های جنسیتی که در ذهن من و شما در عوامل مختلف شکل گرفته است باعث می شود دیدگاه های ما در مورد عدالت جنسیتی به شکل خاصی شکل بگیرد.

بخشی از درک ذهنی ما از جنسیت نتیجه همین کلیشه های ذهنی است. به عنوان مثال: زنان موجودات ضعیفی هستند، زنان وابسته هستند، زنان نمی توانند استقلال مالی داشته باشند. تمام کلیشه های جنسیتی به عنوان صفت برای مردان و زنان در جامعه استفاده می شود. کلیشه هایی وجود دارند که درک ما را به سمت خاصی هدایت می کنند. در ذهن ما می ماند و درک ما از موضوع را مخدوش می کند. بنابراین اکنون بحث من در مورد دیدگاه ها و درک مردم نسبت به عدالت جنسیتی است.

به نظر شما آیا عوامل خاصی باعث می شوند که ما کلیشه های جنسیتی خاصی را در ذهن خود شکل دهیم؟

به نظر من بله، ما عواملی داریم که این کلیشه ها را ایجاد یا تغییر می دهد. به طور کلی در مقوله عدالت جنسیتی و ادراک جنسیتی دو نوع عامل تأثیرگذار بر ادراکات داریم. برخی عوامل شناختی و برخی عوامل غیرشناختی هستند. عوامل معرفتی به ایدئولوژی، جهان بینی و افکار اشاره دارد. مقوله های غیرشناختی با درک ما ارتباطی ندارند و تحت تأثیر عوامل دیگر قرار می گیرند. در مقوله عدالت جنسیتی چه گذشت؟ یکی از عوامل معرفتی مؤثر در نگاه و درک ما از این موضوع، درک ما از عدالت است. در واقع نحوه تعریف عدالت بر دیدگاه شما نسبت به عدالت جنسیتی تأثیر زیادی می گذارد. درک ما از تعریف عدالت عامل معرفتی مؤثری در برداشت ما از عدالت جنسیتی است.

دومین عامل معرفتی، رابطه عدالت و عدالت یا به عبارت دیگر است داده شده این عدالت است. خوب، اگر زنی خود را منتظر صدقه بداند، اقتدار یا حکومت را عامل توسعه انفاق اجتماعی زنان می‌داند و اگر خود را عامل آن می‌داند. همیشه انتظار می رود چرا چون در جامعه بشری همیشه برخی از حقوق پایمال می شود و زنان همیشه می گویند دولت یا مردم به من حق نمی دهند. اما اگر خود را عامل توسعه عدالت بدانیم، خودمان هستیم که فرهنگ سازی می کنیم. در تعریف ما عدالت جنسیتی در اینجا بر اساس عدالت فرهنگی تعبیر می شود. یعنی ما مقوله های جنسیتی را می بینیم که ما را امیدوار می کند یا ما را به موضوع عدالت جنسیتی متهم می کند. اگر زنان نگاه فعالی به زنانگی داشته باشند، خود را عامل عدالت جنسیتی می دانند. اما اگر منفعل به نظر برسد، مدام به آن نگاه می کنند تاریک زنانگی شکل گرفته در جامعه خود کمک می کند و دیگران آن را عاملی برای توسعه عدالت جنسیتی می دانند.

سومین عامل معرفتی، تفاوت بین عدالت واقعی و عدالت ایده آل است. عدالت واقعی یعنی عدالت برابر. عدالت ایده آل به سطح انتظاری که ما از عدالت انتظار داریم اشاره دارد. حال عوامل غیرشناختی که بر درک عدالت تأثیر می‌گذارند، یعنی عواملی که اکنون می‌آیند، می‌توانند باعث ایجاد احساسات شوند یا تأثیر روانی مستقیم داشته باشند و سعی کنند درک ما را تغییر دهند. تصور فعلی شما از یک زن به معنای ویژگی هایی است که دارید، اما عوامل غیرشناختی به شما حمله می کنند و ویژگی های زنان موفق را در ذهن و سپس تصور شما تغییر می دهند. اگر این برداشت ها جابه جا شود، عدالت جنسیتی مختل می شود و انتظارات و برداشت ها از عدالت جنسیتی متفاوت می شود. یکی از عوامل غیرشناختی نظریه تبادل اجتماعی است. یعنی سیستمی مبتنی بر مزایا و پاداش. این نظریه به مردم می گوید که این سیستم کار نمی کند، من آمادگی پذیرش واقعیت را ندارم. مثلاً اگر عدالت اجتماعی برای من است، می گویم بله، عدالت در جامعه وجود دارد، اما اگر به صلاح من نباشد، حاضر نیستم بپذیرم که وضعیت فعلی جامعه عادلانه است.

در عدالت جنسیتی هم همین اتفاق می افتد. زنان به دلایل زیادی و به دلیل اینکه حقوق خود را به دست نیاورده اند ازدواج موفقی ندارند. فهم وضعیت عدالت جنسیتی در جامعه را به کلی تغییر می دهد. رسانه یکی از عوامل جدی غیرشناختی است که در تغییر درک ما از عدالت جنسیتی مؤثر است. به خصوص در جامعه امروزی نمی توان نقش رسانه ها را در این مقوله نادیده گرفت.

عدالت جنسیتی مقوله ای اجتماعی و فرهنگی است که می تواند بخشی از حقوق مردان یا بخشی از حقوق زنان را تامین کند و همه می توانند این دایره حقوق و تکالیف را به حرکت درآورند.

تعبیر شما از عدالت جنسیتی چیست؟

عدالت جنسیتی مقوله ای اجتماعی و فرهنگی است که می تواند بخشی از حقوق مردان یا بخشی از حقوق زنان را تامین کند و این دایره حقوق و تکالیف را به حرکت درآورد. معتقدم مقوله جنسیت یک مقوله فرهنگی است و طی یک پروسه طولانی فرهنگی نگاه ما به جنسیت شکل می گیرد و چگونه تعریف می شود. من زنان زیادی را دیده ام که با وجود عوامل شناختی و غیرشناختی به دنبال خیر اجتماعی برای جنسیت خود هستند. این طیف برای رسیدن به این خیر اجتماعی تلاش می کند، اما چون به آن نمی رسد، وضعیت کنونی جامعه را یک وضعیت جنسیتی ظالمانه توصیف می کند.

به نظر می رسد در بسیاری از مفاهیم عدالت جنسیتی مشکل وجود دارد و مهم ترین مشکل، برداشت فرهنگی از مقوله های جنسیتی است. متأسفانه بحث ما مقوله جنسیت را به عنوان یک بسته و مجموعه رد نکردند و تا زمانی که وارد این بحث نشدیم تا مجموعه را مطرح کنیم، فرصتی به ما ندادند و مورد حمله قرار گرفتند. وقتی نگاه اسلام به مقوله های جنسیتی را بررسی می کنیم، نگاهی فرهنگی است. در تشریفات و اعمال اسلام که مورد توجه شماست، تمام توجه و تکریم و احترام به زن داده شده است.

*آیا راهی برای بهبود موضوع عدالت جنسیتی در کشورمان و تبدیل آن به یک موضوع فرهنگی وجود دارد؟

راه حل مشکل عدالت جنسیتی در راه حل های فقهی، چالش های حقوقی و جنبش های اجتماعی را نمی دانم. با این حال فکر می کنم راه حل مشکل فرهنگی است. فرهنگ زنانگی و مردانگی ما باید در روابط بین دو جنس به گونه ای تقویت شود که درک زنان و مردان از مقوله های جنسیتی افزایش یابد. هنگام انجام این کار، با توجه به تمام عوامل شناختی و غیرشناختی که در مورد جنسیت گفتیم؛ بسیاری از مسائل مربوط به عدالت جنسیتی حل شده است. اما اگر بخواهیم در وضعیت فعلی عدالت جنسیتی فعال باشیم، چگونه عمل می کنیم؟ در اینجا بحث عدالت ترمیمی را مطرح می کنیم.

در مسائل عدالت ما چیزی داریم که به آن عدالت ترمیمی می گویند، یعنی اگر کسی دزدی کرد، فقط آن شخص نباید مجازات شود. اما مجموعه عواملی که منجر به این سرقت می شود باید مجازات یا اصلاح شود. حالا وقتی به مقوله عدالت جنسیتی می رسیم، نیازی به عدالت کیفری و مجازات نداریم. ما نیازمند عدالت ترمیمی برای زن و مرد در زمینه جنسیت و مسئولیت هر فرد در قبال حقوق یکدیگر هستیم. متاسفانه چون در کشور ما محقق عدالت به معنای واقعی، تنها اندکی و همچنین مقوله عدالت جنسیتی به درستی تبیین نشده است، این مشکل در لبه لبه است و نیاز به توضیح بیشتری از سوی کارشناسان و اندیشمندان عدالت دارد.

دکمه بازگشت به بالا