اقتصاد غیرنفتی؛ رؤیای تحققنیافته – میجیک
اقتصاددانان در خصوص مطالبات اقتصادی رئیس جمهور آینده با اشاره به ضرورت خروج از اقتصاد یک محصول اظهار کردند: اصلاح سیاست ارزی اولین گام اقتصاد غیرنفتی است، اکنون صادرات توجیهی ندارد؛ اما در حال حاضر هیچ توجیهی برای صادرات وجود ندارد. سود متعلق به دلالان و رانت خواران است.
به گزارش میجیک، وابستگی اقتصادی ایران به نفت سابقه طولانی دارد. روندی که باعث نوسانات نفتی شد باعث افت مستمر اقتصاد کشور شد و آسیب های جدی به بار آورد. اگرچه دولت های مختلف طی این سال ها وعده های مختلفی برای افزایش صادرات غیرنفتی یا جایگزین های دیگر داده اند، اما در عمل اقتصاد ایران همچنان یک محصول واحد است. بر اساس گزارش بانک جهانی، بخش عمده رشد اقتصادی 1.5 درصدی ایران در سال گذشته (2023-2024) مربوط به بخش نفت و خدمات است. رشد بیش از 17 درصدی ارزش افزوده بخش نفت در سال گذشته مبتنی بر رونق بازار جهانی و موفقیت در بازاریابی صادرات نفت از جمله از طریق تنوع بازار و ابزار قیمتگذاری بوده است. البته بخش غیرنفتی نیز 3.8 درصد افزایش یافت که باعث شد اشتغال در سه ماهه سوم سال گذشته مشابه سال های قبل از کرونا باشد. زیرا اشتغال زایی 3 درصد افزایش یافت و نرخ بیکاری به 7.6 درصد رسید. اکنون در میانه رقابت های انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری که کاندیداها همه وعده های اقتصادی را می دهند، نیازهای اقتصاد غیرنفتی و موانع اصلی را با حسین محمودی اصل برای تحقق آن در میان می گذاریم. فشار می آورند تا این مشکل را جدی بگیرند و آن را در اولویت دولت بعدی قرار دهند
ما در اجرای سیاست ها مشکل داریم
محمودی عسل در این خصوص به میجیک گفت: به لحاظ تئوری در همه اقتصادها توصیه می شود از اقتصاد تک محصولی دوری کنیم. زیرا اقتصاد چند محصولی ریسک اقتصادی را کاهش می دهد. در شرایطی که ذخایر نفت تمام می شود یا تحریم وجود دارد، یک منبع متفاوت می تواند به کاهش ریسک کمک کند.
وی افزود: دولت های مختلف در ایران شعارهای مختلفی درباره اقتصاد غیرنفتی داده اند اما این شعارها در عمل محقق نشده است. گاهی سیاست درست است اما در نحوه اجرای آن مشکل داریم. در برنامه هفتم سالانه 23 درصد رشد صادرات تصویب شد اما تراز صادراتی ما منفی 17 میلیارد دلار بود. سیاست ارزی ما نادرست و رانت است. ما بر اساس داده ها و تحلیل های اشتباه عمل می کنیم که متأسفانه برنده مردم و اقتصاد کشور نیست. ما در این زمینه چالش های زیادی داریم. اقتصاد ما نیاز به فرآیندی مدبرانه و قضاوت کارشناسی دارد.
محمودی عسل گفت: سیاست ارزی محقق نمی شود زیرا رانت محور است و صادرکنندگان باید 40 هزار تومان ارسال کنند. واردکنندگان انگیزه ای برای واردات دارند و سیاست ارزی به نفع تقویت واردات بر صادرات است. بنابراین زمانی طبیعی است که قیمت تمام شده بر اساس ارز مبادله ای باشد و صادرکننده با این ادعای واهی که ما برای واحدهای صادرکننده یارانه می دهیم ارز 40 تومانی را ارسال می کند، ادعایی که شاید دو یا سه سال پیش درست بود اما الان. این درست نیست؛ صادرات غیرنفتی ما رشد چندانی ندارد. ما بر اساس داده ها و تحلیل های اشتباه برنامه ریزی می کنیم و در نتیجه برنامه اشتباهی را مدیریت می کنیم و در این مسیر آسیب های شدیدی را در بخش های مختلف وارد می کنیم.
اشتباهات دولت در سیاست ارزی تکرار می شود
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر ظرفیت های مختلف ایران به ویژه در مذاکرات ترانزیتی و کریدور گفت: ظرفیت بالایی در ترانزیت کالا و کریدور داریم. حتی در شرایط تحریم هم می توانیم از ظرفیت های دیگر استفاده کنیم. این در حالی است که ما دو هزار کیلومتر مرز آبی و 6 هزار کیلومتر مرز زمینی داریم، به طور مستقیم و غیرمستقیم با 15 کشور منطقه در ارتباط هستیم. درست است که تحریم ها این را محدود می کند و اگر مبادله به مقدار بالایی برسد شاخک های آمریکایی تیز می شود و متوقف می شود، اما در شرایط فعلی می توانیم این را فعال کنیم و از ظرفیت ترانزیتی استفاده کنیم.
وی افزود: از سوی دیگر صادرات غیرنفتی ما هم اکنون 45 میلیارد دلار است. این رقم در شرایطی که قیمت های جهانی افزایش یافته، 45 میلیارد دلار است. زمانی صادرات ما بیش از 50 میلیارد دلار بود. این رقم در صورت محاسبه نسبت به قیمت های قبلی 45 میلیارد دلار کمتر از 40 میلیارد ریال است. بنابراین نه تنها صادرات غیرنفتی و گازی افزایش نیافته، بلکه به شدت کاهش یافته است. این یک تصمیم یک روزه بود که می خواستیم اجاره نامه را بشکنیم. 3 میلیارد و 700 هزار تومان به گروهی با 28 هزار و 500 ارز می دهیم. این مقدار 5-6 برابر کل واردات مورد نیاز برای محصول است.
محمودی عسل در ادامه تاکید می کند: این ارز از کجا می آید؟ یا متعلق به یک شخص است یا متعلق به یک شرکت. شرکت ما صادرات دارد و بعد 25-37 تومان به شرکت استخدام کننده می دهد. مثلاً برای کالاهای اساسی ارز می دهیم تا این کالاها با قیمت پایین به دست مردم برسد. اما محصول اساسی با چه قیمتی به دست مردم می رسد؟ ارزش تورم چقدر است؟ بیش از 60 درصد. یعنی ارز ارائه شده برای کالاهای مهم و غیر ضروری به ویژه کالاهای غیرضروری ۶۵ هزار تومان فروخته می شود. 40 تومان به آنها دادیم تا اجناسشان را 40 تومان بفروشند. اما آیا می توان آن را با این قیمت فروخت؟ آیا می توانیم این روند را کنترل کنیم؟ ما آن را برای چندین دهه و جهان برای صدها سال تجربه کرده ایم. این غیر ممکن است. اما روند معیوب و سیاست های معیوب دولت های گذشته تکرار شده است.
ظرفیت خود را از بین می بریم
وی اولویت اول اقتصاد غیرنفتی را اصلاح سیاست ارزی عنوان کرد. وی افزود: ظرفیت های زیادی داریم که می تواند ما را از اقتصاد تک محصولی نجات دهد، اما ظرفیت خود را از بین می بریم و می کشیم. یازده میلیون تن هماتیت در کشور داریم. اما با شعار خام فروشی نفاق کردیم. من هم به این شعار اعتقاد دارم، اما کی، کجا و چه محصولی. در حال حاضر یازده میلیون تن سنگ هماتیت در معدن ما استخراج شده و جایی برای تولید نداریم. معدن تعطیل شد، سپس مالیات 20 درصدی ادامه یافت تا اینکه 20 درصد به 2 درصد رسید و فضا را برای فعالیت باز کرد. اما چرا باید یک پروسه هشت ماهه برای تغییر یک تصمیم طول بکشد؟ اول باید معدن را خالی کنید و ثانیاً اگر پول و منابع دارید کارخانه بسازید و سپس صادرات کنید. سپس می توان صادرات مواد اولیه را متوقف کرد تا کارخانه های داخلی بتوانند محصولات نهایی مثلا آهن تولید کنند. ما در تصمیم گیری مشکل داریم.
محمودی عسل ادامه می دهد: نرخ خوراک پتروشیمی ما دو برابر دنیاست. وظیفه و نرخ سود ما نامعقول است. در تمام دنیا نرخ سود شرکت ها 2 تا 3 برابر نرخ بهره است و مثلاً در آمریکا و اروپا نرخ سود 5 درصد و نرخ سود شرکت 15 درصد است. در کشور ما حاشیه سود تولید کمتر از 15 درصد است. یعنی چالش های زیادی در این زمینه داریم. حاشیه سود زیر 15 درصد است اما سطح تسهیلات 35-40 درصد است. فروشگاه نمی تواند اینگونه ادامه دهد. با این وضعیت انتظار داریم تولید ادامه پیدا کند یا صادرات غیرنفتی رشد کند. واحدهای تولیدی ما که عمدتاً برای مستمری بگیران و صندوق های مختلف است شامل بیت المال و حق الناس است. از یک طرف حاشیه سود 13 درصدی ایجاد می کنیم، با افزایش نرخ تسهیلات و مواد غذایی به آنها فشار می آوریم و از طرف دیگر به افرادی که دنبال اجاره هستند 55 درصد ارز ارزان تری می دهیم. اینطوری نمیشه بنابراین نیاز ما در گام اول اصلاح سیاست ارزی است. پاسخ این بحث این است که اگر ظرفیت بیشتری را فعال کنیم اما سیاست ارزی اشتباه باشد، هیچکس پاسخگو نیست و سودی نخواهیم برد. اگر سیاست ارزی درست نباشد، دلیلی برای صادرات وجود ندارد. اگر صادرات توجیه شود، کشتیرانی ما رونق خواهد گرفت. اگر صادرات ما 45 تا 50 میلیارد دلار باشد توسعه صنعت کشتیرانی فراهم می شود. همچنین ایجاد اسکله های جدید ضروری است و نیاز به ظرفیت جدید آشکار می شود.
این کارشناس گفت: اقتصاد دریایی می تواند در رشد اقتصادی غیرنفتی موثر باشد. با رشد صادرات ما به ویژه از آنجایی که بیشتر صادرات از طریق دریا انجام می شود، ظرفیت بسیار بالایی در بخش کشتیرانی ایجاد خواهد شد. ما در سواحل تنگه هرمز، مکران و چابهار ظرفیت بسیار بالایی داریم. ساحل چابهار ظرفیتی است که هندی ها به آن نیاز دارند. البته باید در حوزه روابط بین الملل هم کار کنیم. چون این یک زنجیره است. همزمان با توسعه سیاست بین الملل، باید قانون ارز را تغییر دهیم و ظرفیت خود را فعال کنیم. همه اقدامات با هم می تواند ما را تقویت کند. با احتساب صادرات غیرنفتی و بعضاً در بسیاری از بخش ها، سود ترانزیتی بیشتر از تولید است. در برخی موارد، به دلیل ماهیت استراتژیک ترازیت، آنها کمتر مورد تحریم قرار خواهند گرفت.
سیاست های ارزی صادرات را تشویق می کند
محمودی عسل در خصوص مناظره اقتصادی کاندیداهای ریاست جمهوری چهاردهمین دوره افزود: در مناظره دوستان عزیز و همچنین در سوالات، موضوعاتی که ذکر می کنیم به گونه ای است که گویی مطرح شده است. بحث قراردادهای ارزی در دولت سیزدهم مطرح شد اما در اجرای آن مشکلاتی وجود داشت. در مجموع خود بورس جزو اولین وعده های مرحوم رئیسی بود که در عمل محقق نشد. متأسفانه سیاست ارزی همچنان یک نگرانی اساسی است. باید امیدوار باشیم که راهکار عملیاتی تری در نظر گرفته شود و با جدیت اجرا شود وگرنه شعاری است که همه می دهند اما در عمل محقق نمی شود. باز هم دولت برای جبران کسری بودجه، نرخ ارز را دستکاری می کند و دست در جیب مردم می گذارد به این بهانه که با این کار تورم را کنترل می کنیم. یعنی دلیل اصلی سیاست ارزی این است که دلار را ارزان می دهیم تا کارها ارزان شود. در حالی که دلار پایین منجر به افزایش تقاضای مازاد می شود و مازاد تقاضا و شکاف قیمتی که ایجاد می کند منجر به افزایش تورم می شود.
سپس گفت: مثلاً خودرو را با قیمت پایین عرضه می کنیم، کارخانه ضرر می کند و مردم به قیمت پایین نمی رسند، فقط دلال برنده می شود و صف طولانی است. . صف به خودی خود سیگنالی به فروشنده برای ارائه قیمت بالاتر است. پس این خودش تورم است. اما اکنون قیمت خودرو برای برخی عادلانه شده است تا فاصله قیمتی وجود نداشته باشد. بنابراین ما صف نداریم. اما در مورد ارزها به دلیل اینکه شکاف قیمتی 55 درصدی وجود دارد، صف ها تشکیل می شود و دلال ها و رانت ها دور آنها شکل می گیرد. طبیعی است که این را به جای دادن به دلالان و رانت خواران در اختیار تولیدکنندگان قرار دهیم که این حق است. ببین ما سود زیادی به تو نمی دهیم. وقتی تورم 40 درصد باشد، بالای 40 درصد سود محسوب می شود نه کمتر. بنابراین اگر سیاست ارزی را اصلاح کنیم و آن را از رانت و سود به جیب تولیدکنندگان و صادرکنندگان جدا کنیم، انگیزه صادرات بیشتر می شود اما اکنون این سودها به جیب دلالان و رانت خواران می رود. آنها این پول رایگان را در بخش های مختلف تزریق و تورم به دست می آورند. منبع تورم همین پول مفت است. پول رایگان می تواند از چاپ پول توسط دولت یا از دادن رانت به اجاره به دست آید. بنابراین منشأ تورم این است که نقدینگی که در کشور وجود دارد را به دلالان و رانت خواران اجاره می دهیم. تورم هم ایجاد می کنند و راحت جلوی دولت بایستند و سیاست هایشان را بی اثر کنند.
تهیه و تنظیم: سامیه زمانی
انتهای پیام