نمونه درخواست رسیدگی مجدد از دادستان

وکیل

نمونه درخواست رسیدگی مجدد از دادستان | راهنمای جامع تعقیب مجدد متهم پس از قرار منع تعقیب (ماده ۲۷۸ ق.آ.د.ک)

شاکیان پرونده های کیفری که با قرار منع تعقیب برای متهم پرونده خود مواجه شده اند، می توانند در صورت کشف دلایل جدید، با استناد به ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، از دادستان درخواست رسیدگی مجدد و تعقیب دوباره متهم را مطرح کنند. این امکان قانونی راهی برای احقاق حق در پرونده هایی است که در مرحله تحقیقات مقدماتی به دلیل فقدان یا عدم کفایت دلایل، با منع تعقیب مواجه شده اند. این راهنمای جامع به شما کمک می کند تا با تمامی ابعاد حقوقی، شرایط و مراحل این فرآیند مهم آشنا شوید.

آیین دادرسی کیفری، فرایندی است که در آن عدالت کیفری محقق می شود و تضمین حقوق شاکی و متهم از اصول بنیادین آن محسوب می گردد. در این مسیر، گاهی پرونده ها در مراحل اولیه با تصمیماتی همچون «قرار منع تعقیب» از سوی دادسرا مواجه می شوند که می تواند برای شاکیان تجربه ای دلسردکننده باشد. اما این پایان راه نیست. ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، ابزاری قدرتمند در اختیار شاکیان قرار داده تا در صورت کشف دلایل جدید، بتوانند بار دیگر از دستگاه قضایی درخواست رسیدگی و تعقیب متهم را بنمایند.

هدف از این مقاله، ارائه یک راهنمای کامل و تخصصی است تا شاکیان، وکلای دادگستری، کارآموزان وکالت، دانشجویان حقوق و تمامی علاقه مندان به مباحث حقوقی، با پیچیدگی های «نمونه درخواست رسیدگی مجدد از دادستان» آشنا شوند. در این راستا، به بررسی دقیق مفاهیم بنیادین، شرایط قانونی ماده ۲۷۸، نحوه تنظیم و پیگیری درخواست و نکات کلیدی حقوقی خواهیم پرداخت تا مخاطب با آگاهی کامل و تسلط بر فرایند قانونی، گام های خود را بردارد و شانس موفقیت پرونده خود را افزایش دهد.

درک مفاهیم بنیادی در آیین دادرسی کیفری

برای فهم صحیح سازوکار تعقیب مجدد متهم پس از قرار منع تعقیب، ابتدا لازم است تا با برخی مفاهیم اساسی در آیین دادرسی کیفری آشنا شویم. این شناخت، بستری محکم برای درک تفاوت ها و شرایط مربوط به ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری فراهم می آورد.

قرار منع تعقیب چیست و چرا صادر می شود؟

«قرار منع تعقیب» (که گاهی «قرار منع پیگرد» نیز نامیده می شود)، یک تصمیم قضایی است که توسط بازپرس یا دادیار در مرحله تحقیقات مقدماتی دادسرا صادر می شود. این قرار به معنای پایان یافتن رسیدگی کیفری در آن مرحله است و بیانگر این نکته است که دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم وجود ندارد یا اساساً عمل ارتکابی، از نظر قانونی، جرم محسوب نمی شود.

انواع دلایل صدور قرار منع تعقیب:

  1. جرم نبودن عمل ارتکابی: در این حالت، تحقیقات انجام شده نشان می دهد که عملی که به متهم نسبت داده شده، اساساً فاقد وصف مجرمانه است و قانون آن را جرم نمی داند. به عنوان مثال، در گذشته موضوع دوچرخه سواری بانوان در معابر، در برخی از تفاسیر مورد بحث بود اما از نظر حقوقی هیچ ماده قانونی آن را جرم نمی دانست. یا ربا بین زن و شوهر (تبصره ۳ ماده ۵۹۵ قانون مجازات اسلامی) که فاقد وصف کیفری است. در چنین مواردی، حتی اگر عمل به طور کامل اثبات شود، چون جرم نیست، قرار منع تعقیب صادر می گردد.
  2. فقدان یا عدم کفایت دلایل اثباتی: این رایج ترین دلیل صدور قرار منع تعقیب است. در این شرایط، عمل ارتکابی ممکن است جرم باشد، اما شاکی نتوانسته دلایل و مدارک کافی برای اثبات وقوع جرم و انتساب آن به متهم را ارائه دهد. مثلاً، شاکی علیه فردی ادعای کلاهبرداری می کند اما هیچ شاهد، سند یا مدرک دیگری برای اثبات ادعای خود ندارد. گاهی نیز دلایل موجود ضعیف و ناکافی هستند؛ به عنوان مثال، تنها یک شهادت بدون جزئیات کافی وجود دارد که نمی تواند قاطعانه جرم را اثبات کند.

مهم است که توجه داشته باشیم، صدور قرار منع تعقیب به معنای برائت قطعی متهم نیست، بلکه صرفاً به این معناست که در شرایط فعلی و با دلایل موجود، امکان ادامه تعقیب کیفری فراهم نیست. این تفاوت در ادامه برای درک ماده ۲۷۸ ق.آ.د.ک اهمیت زیادی دارد.

تفاوت های کلیدی با سایر قرارهای قضایی

در نظام دادرسی کیفری، علاوه بر قرار منع تعقیب، قرارهای دیگری نیز صادر می شوند که ممکن است در نگاه اول مشابه به نظر رسند، اما دارای آثار و شرایط حقوقی متفاوتی هستند. شناخت این تفاوت ها برای شاکیان و متخصصان حقوقی ضروری است.

تفاوت قرار منع تعقیب و قرار موقوفی تعقیب:

«قرار موقوفی تعقیب» نیز مانند قرار منع تعقیب، در مرحله تحقیقات مقدماتی دادسرا صادر می شود، اما دلایل صدور و آثار آن کاملاً متفاوت است. این قرار زمانی صادر می شود که به دلیل موانع قانونی، ادامه تعقیب متهم ناممکن باشد، فارغ از اینکه جرم واقع شده یا خیر و دلایل اثباتی کافی هستند یا نه.

  • دلایل صدور قرار موقوفی تعقیب:
    • فوت متهم (ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری)
    • گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت (ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی)
    • شمول مرور زمان تعقیب (ماده ۱۰۵ قانون مجازات اسلامی)
    • عفو عمومی
    • نسخ مجازات قانونی
    • اعتبار امر مختومه (در صورتی که قبلاً برای همین اتهام، حکم قطعی صادر شده باشد)
  • تفاوت اصلی: مهم ترین تفاوت این است که قرار موقوفی تعقیب، غالباً مانعی دائمی برای از سرگیری تعقیب است (مگر در موارد بسیار استثنایی مانند کشف جعل در سند گذشت شاکی). اما قرار منع تعقیب (در نوع فقدان یا عدم کفایت دلیل)، تحت شرایط ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، قابلیت تجدید تعقیب دارد. به عبارت دیگر، در موقوفی تعقیب، موضوعیت جرم ممکن است وجود داشته باشد اما مانع قانونی اجازه ادامه رسیدگی را نمی دهد، در حالی که در منع تعقیب، یا جرمی نیست یا دلایل کافی وجود ندارد.

تفاوت قرار منع تعقیب و حکم برائت:

«حکم برائت» بالاترین و قطعی ترین تصمیم قضایی در جهت رفع اتهام از متهم است. این حکم پس از رسیدگی های جامع در دادگاه صادر می شود و دارای اعتبار امر مختومه کامل است.

مقایسه قرار منع تعقیب حکم برائت
مرجع صادرکننده دادسرا (بازپرس یا دادیار) دادگاه (کیفری یک، کیفری دو، تجدیدنظر و …)
مرحله رسیدگی تحقیقات مقدماتی رسیدگی ماهوی در دادگاه
قابلیت تجدید تعقیب دارد (در صورت کشف دلیل جدید و شرایط ماده ۲۷۸) ندارد (جز در موارد بسیار محدود نقض رأی در مراجع عالی)
اثر قضایی پایان موقت رسیدگی در دادسرا و عدم اثبات اتهام پایان قطعی رسیدگی، رفع اتهام کامل از متهم و اثبات بی گناهی
اعتبار اعتبار امر مختومه نسبی (با استثناء ماده ۲۷۸) اعتبار امر مختومه مطلق

چرا حکم برائت، اعتبار و قطعیت بیشتری نسبت به قرار منع تعقیب دارد؟
دلیل اصلی این است که حکم برائت نتیجه رسیدگی کامل و جامع در دادگاه است، جایی که طرفین فرصت دفاع و ارائه دلایل خود را داشته اند و قاضی بر اساس مجموعه دلایل موجود به قطعیت رسیده است. اما قرار منع تعقیب در مرحله ای مقدماتی تر صادر می شود و صرفاً بیانگر عدم کفایت دلایل در آن مرحله است و امکان دارد با کشف دلایل جدید، این تصمیم تغییر کند.

بررسی تخصصی ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری (درخواست رسیدگی مجدد)

ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، استثنائی مهم بر قاعده اعتبار امر مختومه در قرارهای نهایی دادسرا است. این ماده به شاکی این فرصت را می دهد که در شرایط خاص، پس از قطعی شدن قرار منع تعقیب، بتواند مجدداً پرونده را به جریان اندازد.

اصل اعتبار امر مختومه و استثنای ماده ۲۷۸

یکی از اصول مهم و مسلم در نظام حقوقی، «اصل اعتبار امر مختومه» است. این اصل به این معناست که یک موضوع حقوقی که قبلاً در مراجع قضایی رسیدگی و درباره آن تصمیم قطعی اتخاذ شده است، نمی تواند بار دیگر در همان مراجع یا مراجع مشابه، مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد. هدف از این اصل، حفظ ثبات و قطعیت در آراء قضایی، جلوگیری از رسیدگی های مکرر و بی پایان به یک موضوع و ایجاد آرامش حقوقی است.

قرارهای نهایی دادسرا، از جمله قرار منع تعقیب، نیز پس از قطعیت یافتن، از اعتبار امر مختومه برخوردار می شوند. این بدان معناست که اگر قرار منع تعقیب قطعی شود، نمی توان مجدداً متهم را به همان اتهام مورد تعقیب قرار داد. اما قانونگذار با در نظر گرفتن اهمیت احقاق حق و بروز حقایق جدید، استثنایی بر این قاعده وارد کرده است.

ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری دقیقاً همین استثنا را بیان می کند. این ماده راهی را باز می کند تا در صورت کشف دلایل جدید و تحت شرایطی مشخص، بتوان از اعتبار امر مختومه قرار منع تعقیب عبور کرد و برای یک بار دیگر، پرونده را به جریان انداخت.

شرایط سه گانه برای تقاضای تعقیب مجدد

برای اینکه شاکی بتواند بر اساس ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، تقاضای تعقیب مجدد متهم را مطرح کند، باید سه شرط اساسی به طور همزمان محقق شود:

  1. قطعی شدن قرار منع تعقیب:

    شرط نخست این است که قرار منع تعقیب صادره، به هر دلیلی، قطعیت یافته باشد. این قطعیت می تواند به دو صورت حاصل شود:

    • اگر شاکی در مهلت مقرر (ده روز برای مقیمان ایران و یک ماه برای مقیمان خارج از کشور) به قرار منع تعقیب اعتراض نکرده باشد، قرار در دادسرا قطعی می شود.
    • اگر شاکی به قرار منع تعقیب اعتراض کرده باشد و دادگاه صالح (دادگاه کیفری دو یا کیفری یک، حسب مورد) نیز اعتراض او را رد کرده و قرار منع تعقیب را تأیید نموده باشد، قرار در دادگاه قطعی می شود.

    تا زمانی که قرار منع تعقیب قطعی نشده باشد، امکان اعتراض عادی به آن وجود دارد و نیازی به توسل به ماده ۲۷۸ نیست.

  2. نوع قرار منع تعقیب: فقط در صورت فقدان یا عدم کفایت دلیل:

    ماده ۲۷۸ به وضوح تصریح می کند که امکان تعقیب مجدد فقط در صورتی وجود دارد که قرار منع تعقیب به علت فقدان یا عدم کفایت دلیل صادر و قطعی شده باشد. این نکته از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است:

    • اگر قرار منع تعقیب به علت جرم نبودن عمل ارتکابی صادر شده باشد، تحت هیچ عنوانی نمی توان متهم را مجدداً به همان اتهام تعقیب کرد. زیرا عملی که اساساً جرم نیست، با کشف هر دلیل جدیدی نیز جرم نخواهد شد.
    • بنابراین، پیش از هر اقدامی، شاکی باید متن قرار منع تعقیب قطعی شده را به دقت مطالعه کند و از دلیل صدور آن اطمینان حاصل نماید.
  3. کشف دلیل جدید:

    این شرط، قلب ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری است و نیازمند تعریف و تبیین دقیق است. «دلیل جدید» نه دلایلی است که قبلاً مورد بررسی قرار گرفته اند یا در دسترس بوده اند، بلکه باید واجد شرایط زیر باشد:

    • تعریف دقیق دلیل جدید: دلیل جدید، مدرکی است که در زمان تحقیقات اولیه دادسرا یا رسیدگی دادگاه (در صورت اعتراض) موجود نبوده یا کشف آن امکان پذیر نبوده است. این دلیل باید به قدری مهم باشد که بتواند نظر مرجع قضایی را تغییر دهد و منجر به کشف حقیقت شود.
    • مصادیق دلیل جدید:
      • اقرار متهم در پرونده ای دیگر (به عنوان مثال، در پرونده ای جداگانه متهم به جرمی مشابه اقرار کرده که می تواند برای پرونده فعلی دلیل جدید باشد).
      • شهادت شهود جدید که قبلاً شناخته شده یا در دسترس نبوده اند.
      • کشف اسناد و مدارک کتبی جدید (مانند دفاتر حسابداری، ایمیل ها، پیام های متنی، قراردادهای کشف نشده).
      • نظریه کارشناسی جدید و متخصصین دیگری که ابعاد پنهانی از موضوع را روشن کند.
      • کشف ابزارهای ارتکاب جرم یا اموالی که مرتبط با جرم هستند و قبلاً به دست نیامده بودند.
    • ویژگی های دلیل جدید:
      • مکتوم (پنهان و ناموجود قبلی): دلیل جدید باید قبلاً پنهان بوده و در زمان رسیدگی اولیه امکان ارائه یا کشف آن وجود نداشته است. اگر دلیلی در دسترس بوده اما شاکی آن را ارائه نکرده، نمی توان آن را دلیل جدید تلقی کرد. برای مثال، نشست قضایی مورخ ۱۳۹۸/۰۶/۲۰ استان گلستان/شهرکردکوی بیان می کند که صرف عدم اخذ اظهارات شهود در دادسرا، در حالی که اظهاراتشان در مرجع انتظامی ثبت شده، دلیل جدید محسوب نمی شود، مگر آنکه در قرار منع تعقیب نفیاً یا اثباتاً درباره آن شهادت اظهار نظر نشده باشد.
      • موثر (توانایی ایجاد تغییر در روند رسیدگی): دلیل جدید باید به گونه ای باشد که توانایی تغییر سرنوشت پرونده و ایجاد ظن قوی بر وقوع جرم و انتساب آن به متهم را داشته باشد. دلیلی که صرفاً جنبه تشریفاتی دارد یا نمی تواند اثبات جرم را تقویت کند، موثر تلقی نمی شود.
    • بررسی نظریات مشورتی و نشست های قضایی درباره مصادیق و ارزیابی دلیل جدید:

      نظریه مشورتی شماره ۷/۹۹/۱۴۴۹ مورخ ۱۳۹۹/۱۰/۲۷ قوه قضاییه تصریح دارد که تکلیف دادستان در بررسی تقاضای اعمال ماده ۲۷۸، صرفاً شکلی نیست، بلکه باید احراز کند که دلیل ارائه شده از اعتبار کافی و مؤثر به عنوان «دلیل» برخوردار است و ثانیاً آیا این دلیل در جریان تحقیقات مقدماتی دادسرا مورد رسیدگی قرار نگرفته است. صرف اعلام شاکی برای دادستان تکلیفی ایجاد نمی کند. این بدان معناست که دادستان یک نقش فعال در ارزیابی اولیه دلایل جدید ایفا می کند و صرف ادعای دلیل جدید بدون کیفیت لازم، منجر به تجویز تعقیب مجدد نخواهد شد.

مرجع صالح برای تجویز تعقیب مجدد

مرجع صالح برای تجویز تعقیب مجدد بستگی به این دارد که قرار منع تعقیب در کجا قطعی شده باشد:

  • اگر قرار در دادسرا قطعی شده باشد:

    در این حالت، با کشف دلیل جدید، شاکی باید تقاضای خود را خطاب به دادستان ارائه دهد. دادستان پس از بررسی دلایل جدید و احراز شرایط قانونی، می تواند برای یک بار اجازه تعقیب مجدد را صادر کند. این تصمیم مستلزم «نظر دادستان» است و به این معناست که دادستان باید صحت و کفایت دلیل جدید را احراز کند.

  • اگر قرار در دادگاه قطعی شده باشد:

    چنانچه قرار منع تعقیب پس از اعتراض شاکی، در دادگاه (کیفری دو یا کیفری یک یا تجدیدنظر) تأیید و قطعی شده باشد، تعقیب مجدد متهم پیچیده تر است. در این صورت، شاکی همچنان تقاضای خود را خطاب به دادستان ارائه می دهد، اما تعقیب مجدد به درخواست دادستان و با اجازه دادگاه صالح برای رسیدگی به اتهام انجام می شود. این فرایند ضمانت بیشتری برای جلوگیری از سوءاستفاده از ماده ۲۷۸ فراهم می کند، چرا که علاوه بر نظر دادستان، اجازه یک مرجع قضایی بالاتر (دادگاه) نیز لازم است.

آیا بازپرس/دادیاری که قبلاً قرار منع تعقیب صادر کرده، می تواند مجدداً رسیدگی کند؟

مطابق با نظریه مشورتی شماره ۷/۹۷/۳۱۱ مورخ ۱۳۹۷/۰۲/۲۶ اداره کل حقوقی قوه قضاییه و نیز رویه قضایی، رسیدگی قبلی بازپرس یا دادیار به پرونده و صدور قرار منع تعقیب، از موارد رد دادرس محسوب نمی شود. دلیل این امر این است که بازپرس یا دادیار در این مرحله به «دلایل جدید» رسیدگی می کند که قبلاً مورد بررسی قرار نگرفته اند. بنابراین، این رسیدگی، ادامه رسیدگی قبلی بوده و چون حکم مقرر در ماده ۲۷۸ حکمی استثنایی است، رسیدگی قبلی بازپرس یا دادیار از موارد رد دادرس نیست و بازپرس یا دادیار مکلف به انجام تحقیقات مجدد است.

راهنمای عملی: نحوه تنظیم و پیگیری درخواست رسیدگی مجدد

پس از درک مفاهیم حقوقی و شرایط قانونی، نوبت به راهنمای عملی برای تنظیم و پیگیری «نمونه درخواست رسیدگی مجدد از دادستان» می رسد. این بخش شامل جزئیات کاربردی برای شاکیان است.

فرم تقاضا: شکواییه جدید یا لایحه؟

یکی از نقاط اختلاف نظر در رویه قضایی و دکترین حقوقی، شکل طرح تقاضای تعقیب مجدد متهم بر اساس ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری است. آیا باید یک «شکواییه جدید» (شکایت نامه) تنظیم و ثبت کرد یا یک «لایحه اعتراض» کفایت می کند؟

  • دیدگاه های مختلف و رویه های قضایی:
    • برخی حقوقدانان معتقدند که برای استفاده از حکم ماده ۲۷۸، طرح شکایت جدید و ابطال تمبر مالیاتی لازم است، زیرا تعقیب مجدد به معنای آغاز یک فرایند جدید تعقیبی است که باید تابع عمومات قانون آیین دادرسی کیفری باشد.
    • در مقابل، طبق نظریه مشورتی شماره ۷/۹۷/۳۱۱ مورخ ۱۳۹۷/۰۲/۲۶ و ۷/۱۴۰۰/۴۵۸ مورخ ۱۴۰۰/۱۱/۱۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه و برخی نشست های قضایی، درخواست تعقیب مجدد متهم، به معنای تقدیم شکواییه جدید نیست و باید در قالب یک «لایحه اعتراض» مطرح شود. استدلال این دیدگاه این است که این تقاضا، اعطای حق اعتراض مجدد به قرار منع تعقیبی است که با عدم کفایت ادله صادر شده، نه یک شکایت کاملاً جدید.
  • رویکرد ارجح: با توجه به نظریات مشورتی اخیر و جهت هماهنگی با رویه دادگستری، رویکرد ارجح آن است که «تقاضای تعقیب مجدد، شکایت جدید نیست و در قالب لایحه اعتراض مطرح می شود، اما ثبت آن از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی است.» این لایحه باید خطاب به دادستان یا ریاست محترم دادسرا تنظیم شود. این روش از تکرار مراحل غیرضروری و پرداخت هزینه های اضافی (مانند تمبر مالیاتی شکواییه جدید) جلوگیری می کند، در حالی که فرایند قانونی را نیز طی می نماید.

مراحل گام به گام پیگیری درخواست (چک لیست عملی)

پیگیری درخواست تعقیب مجدد مستلزم رعایت دقیق مراحل زیر است:

  1. گام ۱: جمع آوری و مستندسازی دقیق دلایل جدید:

    این مهم ترین مرحله است. تمامی دلایل جدید را به دقت جمع آوری و مستند کنید. این دلایل باید «مکتوم» و «موثر» باشند. هرگونه مدرکی که اعتبار دلیل را افزایش می دهد (مانند کپی برابر اصل اسناد، ضبط مکالمات قانونی، شهادت نامه های رسمی)، ضمیمه کنید. اطمینان حاصل کنید که دلایل جدید قابلیت اثبات وقوع جرم و انتساب آن به متهم را دارند.

  2. گام ۲: تنظیم لایحه (درخواست) جامع و مستدل:

    لایحه شما باید شامل موارد زیر باشد:

    • مشخصات کامل شاکی (متقاضی) و مشتکی عنه (متهم سابق).
    • شماره پرونده و شعبه ای که قرار منع تعقیب قطعی را صادر کرده است.
    • شرح کامل وقایع و جرمی که رخ داده است.
    • توضیح دقیق چگونگی کشف دلیل جدید: باید به وضوح بیان کنید که چگونه و چه زمانی این دلیل جدید به دست شما رسیده است و چرا در مرحله قبلی قابل ارائه نبوده است.
    • تبیین اهمیت و تأثیر دلایل جدید در اثبات جرم و نقض قرار منع تعقیب.
    • درخواست صریح از ریاست محترم دادسرا (یا دادگاه، در صورت قطعیت در دادگاه) برای تجویز تعقیب مجدد متهم بر اساس ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری.
  3. گام ۳: ثبت درخواست از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی:

    لایحه و ضمایم آن را به صورت الکترونیکی از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت کنید. این دفاتر، فرایند ارسال مدارک به مرجع قضایی صالح (دادسرا یا دادگاه) را انجام می دهند. در صورت نیاز به ابطال تمبر (که معمولاً برای لایحه اعتراض نیاز نیست، اما در برخی رویه ها برای شکایت جدید ممکن است درخواست شود)، این کار را انجام دهید.

  4. گام ۴: پیگیری روند ارجاع پرونده:

    پس از ثبت، روند ارجاع پرونده را پیگیری کنید. ابتدا لایحه به دادستان مربوطه ارجاع می شود. دادستان پس از بررسی اولیه، در صورت احراز شرایط، دستورات لازم را برای ارجاع به بازپرس صادر خواهد کرد.

حدود اختیارات و وظایف دادستان و بازپرس پس از تقدیم درخواست

پس از تقدیم درخواست تعقیب مجدد، دادستان و بازپرس نقش های متفاوتی را ایفا می کنند:

  • نقش دادستان:

    دادستان مرجع اولیه ارزیابی دلایل جدید است. وظیفه دادستان این است که:

    • ارزیابی اولیه دلایل جدید (از لحاظ شکلی و ماهوی): دادستان باید بررسی کند که آیا دلایل ارائه شده واقعاً «جدید» و «موثر» هستند و می توانند منجر به تغییر در تصمیم قبلی شوند. همانطور که در نظریه مشورتی شماره ۷/۹۹/۱۴۴۹ اشاره شد، دادستان باید احراز کند که دلیل ارائه شده از اعتبار کافی برخوردار است و قبلاً مورد رسیدگی قرار نگرفته است.
    • صدور نظر: در صورت احراز شرایط، دادستان با صدور نظر خود، دستور تعقیب مجدد را صادر می کند (اگر قرار در دادسرا قطعی شده باشد) یا درخواست اجازه تعقیب مجدد را از دادگاه صالح می کند (اگر قرار در دادگاه قطعی شده باشد).
  • نقش بازپرس:

    پس از تجویز تعقیب مجدد توسط دادستان (یا با اجازه دادگاه)، پرونده به بازپرس ارجاع می شود. وظایف بازپرس در این مرحله عبارتند از:

    • آیا تجویز دادستان، بازپرس را ملزم به صدور قرار جلب به دادرسی می کند؟ این یک نکته کلیدی است. تجویز تعقیب مجدد توسط دادستان، به معنای الزام بازپرس به صدور قرار جلب به دادرسی نیست. بازپرس با کشف دلیل جدید، موظف به رسیدگی است، نه الزاماً جلب به دادرسی. بازپرس موظف است تحقیقات مجدد را با استفاده از دلایل جدید و سایر دلایل موجود، مطابق مقررات انجام دهد. در نهایت، بازپرس می تواند مجدداً به این نتیجه برسد که دلایل برای صدور قرار جلب به دادرسی کافی نیست و مجدداً قرار منع تعقیب (این بار با استناد به دلایل جدید و تحقیقات انجام شده) صادر کند. تنها تفاوت این است که این تصمیم نیز پس از تأیید دادستان و نهایتاً دادگاه، قطعی می شود. این موضوع در نشست قضایی مورخ ۱۳۹۶/۱۲/۰۳ استان مازندران/شهر رامسر نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
    • وظیفه بازپرس در انجام تحقیقات مجدد مطابق مقررات: بازپرس باید با رعایت تمامی اصول و مقررات آیین دادرسی کیفری، تحقیقات لازم را انجام دهد، دلایل جدید را مورد بررسی قرار دهد، اظهارات شهود جدید را استماع کند و هرگونه اقدام لازم برای کشف حقیقت را به عمل آورد.

نمونه درخواست رسیدگی مجدد از دادستان (لایحه جامع)

در ادامه، یک نمونه لایحه جامع برای درخواست رسیدگی مجدد از دادستان ارائه می شود. این نمونه با سناریوی فرضی و واقعی تنظیم شده تا به درک بهتر و تنظیم درخواست کمک کند.


به نام خداوند داد و عدل

عنوان: تقاضای تجویز تعقیب مجدد متهم موضوع ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری

ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان [نام شهرستان]

با سلام و احترام،

مقدمه:
احتراماً به استحضار عالی می رساند، اینجانب [نام و نام خانوادگی شاکی] به کدملی [کدملی شاکی] و نشانی [آدرس کامل شاکی]، شاکی پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده اولیه] می باشم که طی آن علیه آقای [نام و نام خانوادگی مشتکی عنه] فرزند [نام پدر متهم] به کدملی [کدملی متهم] و نشانی [آدرس کامل متهم]، به اتهام [عنوان اتهام اولیه، مثلاً کلاهبرداری] طرح شکایت نمودم.
شعبه [شماره شعبه] بازپرسی/دادیاری آن دادسرای محترم، پس از انجام تحقیقات مقدماتی، به موجب قرار منع تعقیب به شماره [شماره قرار منع تعقیب] مورخ [تاریخ قرار منع تعقیب]، به علت «عدم کفایت دلایل اثباتی»، برای مشتکی عنه قرار منع تعقیب صادر نمود. این قرار به علت [عدم اعتراض در مهلت قانونی / تایید در شعبه X دادگاه کیفری دو] قطعیت یافت (رونوشت قرار قطعی منع تعقیب و مدارک قطعیت آن پیوست می باشد).

شرح شکایت و کشف دلایل جدید:
همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، علت صدور قرار منع تعقیب، «عدم کفایت دلایل» بوده است. اینجانب در زمان تحقیقات اولیه، به دلیل عدم اطلاع از [مثلاً: محل اقامت شهود، وجود سند خاص، اقرار متهم در پرونده ای دیگر] امکان ارائه تمامی دلایل مؤثر را نداشتم.
اکنون، پس از قطعی شدن قرار منع تعقیب و با تلاش و پیگیری مستمر، دلایل جدید و مؤثری به شرح ذیل کشف شده است که می تواند مسیر رسیدگی به اتهام را به کلی تغییر داده و انتساب بزه [عنوان اتهام] به مشتکی عنه را اثبات نماید:

1.  رونوشت مصدق اقرار متهم در پرونده کیفری دیگر: متهم آقای [نام مشتکی عنه]، در پرونده ای دیگر به کلاسه [شماره کلاسه پرونده جدید] مطروحه در شعبه [شماره شعبه] دادگاه کیفری دو شهرستان [نام شهرستان]، طی جلسه دادرسی مورخ [تاریخ جلسه]، اقرار صریحی نسبت به ارتکاب بزه [مثلاً: کلاهبرداری از شخص دیگری با روش مشابه] نموده است که این اقرار، قرینه قوی و دلیل جدیدی بر بزه انتسابی به ایشان در پرونده اینجانب می باشد. (رونوشت مصدق صورتجلسه اقرار متهم در پرونده مذکور، پیوست تقدیم می گردد). در زمان رسیدگی به پرونده اینجانب، این پرونده هنوز در مرحله تحقیقات مقدماتی بوده و اقرار مذکور صورت نگرفته بود.
2.  شهادت شهود جدید: اینجانب موفق به کشف دو شاهد عینی جدید به نام های [نام شاهد ۱] فرزند [نام پدر] به کدملی [کدملی] و [نام شاهد ۲] فرزند [نام پدر] به کدملی [کدملی] شده ام. این شهود در زمان وقوع جرم [تاریخ وقوع] در محل حضور داشته اند و اکنون آمادگی خود را برای ادای شهادت رسمی در دادسرا در خصوص جزئیات بزه ارتکابی و نقش متهم در آن اعلام نموده اند. [شرح مختصر چگونگی کشف شهود، مثلاً: این شهود پس از اطلاع از موضوع و فراخوان عمومی در فضای مجازی، با اینجانب تماس گرفته اند]. در مرحله تحقیقات اولیه، این شهود در دسترس نبوده و هیچ اظهارنظری از ایشان در پرونده ثبت نشده بود.
3.  کشف سند جدید: یک فقره سند [نوع سند، مثلاً رسید بانکی، قرارداد، مکاتبه] به شماره [شماره سند] مورخ [تاریخ سند]، که [شرح مختصر محتوای سند و ارتباط آن با جرم، مثلاً: نشان دهنده واریز وجه به حساب متهم توسط مال باخته دیگری است که با روش مشابه کلاهبرداری شده است]، اخیراً کشف و به دست اینجانب رسیده است. این سند در زمان تحقیقات قبلی مکتوم بوده و امکان ارائه آن فراهم نبوده است. (کپی مصدق سند جدید، پیوست تقدیم می گردد).

درخواست:
بنا به مراتب فوق و با عنایت به کشف دلایل جدید و مؤثر که واجد اوصاف «جدید» و «موثر» بوده و در زمان تحقیقات اولیه پرونده در دسترس نبوده است، مستنداً به قسمت دوم ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، تقاضای عاجل و مصرانه اینجانب از ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان [نام شهرستان]، صدور دستور مقتضی مبنی بر تجویز تعقیب مجدد متهم، آقای [نام و نام خانوادگی مشتکی عنه] به اتهام [عنوان اتهام] و ارجاع پرونده به شعبه بازپرسی/دادیاری جهت انجام تحقیقات تکمیلی و مجدد بر اساس دلایل جدید می باشد.

با تجدید احترام و سپاس فراوان،
نام و نام خانوادگی شاکی (متقاضی)
امضا
تاریخ: [روز/ماه/سال]

پیوست ها:
۱. رونوشت مصدق قرار منع تعقیب قطعی به شماره [شماره قرار] مورخ [تاریخ قرار].
۲. رونوشت مصدق صورتجلسه اقرار متهم در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده جدید].
۳. شهادت نامه کتبی شهود جدید (در صورت امکان) یا اعلام آمادگی جهت ادای شهادت.
۴. رونوشت مصدق سند جدید کشف شده.

نکات تکمیلی و حقوقی حیاتی

برای پیگیری موفقیت آمیز درخواست رسیدگی مجدد، آگاهی از برخی نکات حقوقی و رویه های قضایی ضروری است. این نکات می توانند از بروز اشتباهات جلوگیری کرده و شانس موفقیت شاکی را افزایش دهند.

مرور زمان و درخواست تعقیب مجدد

برخلاف برخی مهلت های اعتراض، درخواست تعقیب مجدد بر اساس ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، دارای مهلت خاصی نیست؛ به این معنا که شاکی هر زمان پس از کشف دلیل جدید می تواند این درخواست را مطرح کند. با این حال، این به معنی عدم شمول مرور زمان بر جرم نیست. تعقیب مجدد متهم تابع ضوابط عمومی مرور زمان تعقیب جرایم است که در مواد ۱۰۵ و ۱۰۶ قانون مجازات اسلامی ذکر شده است.

  • ماده ۱۰۵ قانون مجازات اسلامی: مرور زمان، در صورتی تعقیب جرائم موجب تعزیر را موقوف می کند که از تاریخ وقوع جرم یا تاریخ آخرین اقدام تعقیبی یا تحقیقی تا انقضای مواعد مشخص شده (بر اساس درجه جرم) به صدور حکم قطعی منتهی نگردیده باشد. این مواعد از سه تا پانزده سال متغیر است.
  • ماده ۱۰۶ قانون مجازات اسلامی: این ماده به مرور زمان در جرایم تعزیری قابل گذشت می پردازد که متضرر از جرم باید ظرف یک سال از تاریخ اطلاع از وقوع جرم شکایت کند، مگر در موارد استثنایی.

بنابراین، اگرچه خودِ درخواست ماده ۲۷۸ مهلت ندارد، اما اگر با کشف دلیل جدید، جرمی مورد تعقیب قرار گیرد که مشمول مرور زمان شده باشد (یعنی از تاریخ وقوع جرم یا آخرین اقدام تعقیبی، مدت قانونی گذشته باشد)، دادسرا یا دادگاه قرار موقوفی تعقیب صادر خواهد کرد. از این رو، زمان بندی و سرعت عمل پس از کشف دلیل جدید اهمیت زیادی دارد.

آثار عدم رعایت تشریفات ماده ۲۷۸

تشریفات مقرر در ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، از قواعد آمره محسوب می شوند. عدم رعایت این تشریفات می تواند منجر به عواقب حقوقی جدی شود.

  • عواقب تعقیب مجدد بدون رعایت تشریفات:

    اگر دادستان بدون اخذ اجازه از دادگاه صالح (در مواردی که قرار منع تعقیب در دادگاه قطعی شده است)، رأساً اقدام به تعقیب مجدد متهم کند و این تعقیب به صدور کیفرخواست منجر شود، دادگاه رسیدگی کننده با استفاده از ملاک بند «الف» ماده ۳۴۰ و مواد ۳۴۱ و ۳۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری، قرار «موقوفی تعقیب» صادر خواهد کرد. این نکته در نظریه مشورتی شماره ۷/۱۴۰۰/۶۵۳ مورخ ۱۴۰۰/۰۶/۱۴ نیز مورد تاکید قرار گرفته است. دلیل این امر، نقض اعتبار امر مختومه بدون طی تشریفات قانونی است که مانع از ادامه رسیدگی ماهوی می شود.

    البته در این حالت، دادستان با منع قانونی برای طرح مجدد درخواست با رعایت تشریفات قانونی مواجه نیست و می تواند دوباره با لحاظ دلایل جدید و رعایت ماده ۲۷۸، از دادگاه درخواست مجوز تعقیب مجدد متهم را بنماید.

موارد عدم موفقیت درخواست تعقیب مجدد

درخواست تعقیب مجدد همیشه موفقیت آمیز نخواهد بود. شاکی باید از دلایل احتمالی عدم پذیرش درخواست خود آگاه باشد:

  • زمانی که دلایل ارائه شده واقعاً جدید نباشند: اگر دلایلی که شاکی به عنوان دلیل جدید ارائه می کند، قبلاً در پرونده وجود داشته و مورد بررسی قرار گرفته باشد یا در دسترس بوده اما ارائه نشده باشد، درخواست او رد خواهد شد. همانطور که در نشست قضایی مورخ ۱۳۹۸/۰۶/۲۰ اشاره شد، دلیلی که قبلاً وجود داشته، هرچند توسط مقام قضایی بررسی نشده باشد، دلیل جدید محسوب نمی شود.
  • زمانی که دلایل جدید موثر در اثبات جرم نباشند: همانطور که قبلاً ذکر شد، دلیل جدید باید به قدری قوی باشد که توانایی تغییر سرنوشت پرونده را داشته باشد. اگر دلیل ارائه شده ضعیف، نامربوط یا فاقد قدرت اثباتی کافی باشد، دادستان یا دادگاه آن را برای تجویز تعقیب مجدد کافی نخواهد دانست.
  • زمانی که نوع قرار منع تعقیب، اساساً اجازه تعقیب مجدد را نمی دهد (جرم نبودن عمل): اگر قرار منع تعقیب به علت جرم نبودن عمل ارتکابی صادر شده باشد، با کشف هیچ دلیل جدیدی نمی توان آن را به جرم تبدیل کرد و درخواست تعقیب مجدد در این موارد قطعاً رد خواهد شد.

اهمیت مشاوره حقوقی تخصصی

فرایند درخواست رسیدگی مجدد از دادستان بر اساس ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، فرایندی حقوقی و پیچیده است که نیازمند دقت و تخصص فراوان است. ارزیابی صحیح «دلیل جدید»، تنظیم لایحه ای مستدل، رعایت تشریفات قانونی و پیگیری مؤثر پرونده، همگی از مواردی هستند که دانش حقوقی عمیق و تجربه عملی را می طلبند.

در این مرحله حساس، همراهی یک وکیل متخصص کیفری ضروری است. وکیل با تجربه می تواند:

  • دلایل جدید را از منظر حقوقی ارزیابی کند و از «جدید» و «موثر» بودن آن ها اطمینان حاصل نماید.
  • لایحه ای جامع، مستدل و منطبق با اصول قانونی تنظیم کند.
  • تشریفات قانونی را به درستی رعایت کرده و از بروز خطاهای شکلی جلوگیری نماید.
  • پرونده را به صورت فعال پیگیری کرده و در برابر استدلال های احتمالی متهم و یا مقامات قضایی دفاع مؤثر انجام دهد.
  • به شاکی در تمامی مراحل راهنمایی و مشاوره تخصصی ارائه دهد.

نمونه رای فرضی تجویز تعقیب مجدد

برای درک بهتر خروجی این فرآیند، یک نمونه رای فرضی تجویز تعقیب مجدد می تواند به شرح زیر باشد:

«دادنامه/قرار تجویز تعقیب مجدد»

شماره: [شماره رای فرضی]

تاریخ: [تاریخ فرضی]

مرجع صادرکننده: [مثلاً: دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان X / شعبه Y دادگاه کیفری دو شهرستان X]

پرونده کلاسه: [کلاسه پرونده جدید]

متقاضی: [نام شاکی]

موضوع درخواست: تجویز تعقیب مجدد متهم، آقای [نام متهم]، موضوع ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری

«با عنایت به درخواست مورخ [تاریخ درخواست] آقای/خانم [نام شاکی] مبنی بر تجویز تعقیب مجدد متهم، آقای [نام متهم]، به اتهام [عنوان اتهام اولیه] و بررسی دقیق دلایل جدید ارائه شده از سوی متقاضی که شامل [مثلاً: رونوشت مصدق اقرار متهم در پرونده کلاسه A، شهادت کتبی شهود ب و پ، سند جدید کشف شده به شماره Q] می باشد؛ و نظر به اینکه دلایل مذکور مکتوم بوده و در زمان صدور قرار منع تعقیب شماره [شماره قرار منع تعقیب اولیه] مورخ [تاریخ قرار منع تعقیب اولیه] صادره از شعبه [شماره شعبه] بازپرسی/دادیاری این دادسرا، در دسترس نبوده و واجد وصف جدید بودن و تأثیرگذاری در اثبات جرم می باشند؛ و نظر به اینکه قرار منع تعقیب پیشین به دلیل فقدان/عدم کفایت دلیل صادر شده بود و سایر شرایط مقرر در ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری محقق است، لذا این مرجع، با استناد به ماده مرقوم، دستور/اجازه تعقیب مجدد متهم، آقای [نام متهم]، را صادر و پرونده جهت انجام تحقیقات تکمیلی به [بازپرسی/دادیاری مربوطه] ارجاع می گردد.»

رئیس دادسرا/ رئیس دادگاه [امضا و مهر]

نتیجه گیری

در فرآیند دادرسی کیفری، مواجهه با «قرار منع تعقیب» از سوی دادسرا، پایان قطعی مسیر احقاق حق نیست. ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، دریچه ای امیدبخش را برای شاکیان پرونده های کیفری می گشاید تا در صورت کشف «دلایل جدید» و تحت شرایطی مشخص، بتوانند مجدداً خواستار «نمونه درخواست رسیدگی مجدد از دادستان» و تعقیب متهم شوند.

در این مقاله به تفصیل بیان شد که قرار منع تعقیب، که به دلیل فقدان یا عدم کفایت دلایل یا جرم نبودن عمل صادر می شود، با «قرار موقوفی تعقیب» و «حکم برائت» تفاوت های اساسی دارد. مهم ترین نکته این است که تنها قرارهای منع تعقیب صادره به دلیل «فقدان یا عدم کفایت دلیل»، با کشف دلیل جدید قابل بازگشت هستند. این دلایل جدید باید «مکتوم» و «موثر» باشند و فرآیند تعقیب مجدد، بسته به اینکه قرار در دادسرا یا دادگاه قطعی شده باشد، نیازمند نظر دادستان و در مواردی اجازه دادگاه است.

تنظیم لایحه ای دقیق، مستدل و جامع، همراه با مستندسازی قوی دلایل جدید، از ارکان اصلی موفقیت در این فرآیند است. همچنین، رعایت تشریفات قانونی، آگاهی از حدود وظایف و اختیارات دادستان و بازپرس، و توجه به مباحث مرور زمان، از نکات حیاتی به شمار می آیند. در نهایت، با توجه به پیچیدگی های حقوقی و فنی این مسیر، توصیه جدی بر این است که شاکیان قبل از هر اقدامی، حتماً از مشاوره حقوقی تخصصی یک وکیل مجرب در امور کیفری بهره مند شوند تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانند و از بروز هرگونه اشتباه احتمالی جلوگیری کنند. احقاق حق، همواره مستلزم آگاهی، پیگیری مسئولانه و یاری گرفتن از متخصصان امر است.

دکمه بازگشت به بالا