گفتگوی اجتماعی در محضر نوروز
و الوهیتی وجود دارد که نیات خام و بریده نشده ما را شکل می دهد.[1] / هملت
نوروز که گمان می رود مظهر آفرینش، آفرینش بشر و آغاز تاریخ است، وجود بزرگی است که در آن وحدت روح ایرانی در همه اعصار صورت می گیرد. نوروز سفر درونی ایرانیان از اعماق تاریخ تا ابدیت است. نوروز یک باور راستین، اصیل و اصیل است، نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای همه مردم در انسانیت و همه خوبی ها. نوروز «بهشت در دل پاک» مسیح است، «شورش بر ابتذال امروز» رومن رولان است، «بازگشت طراوت و آرامش پس از مدتها» اثر آندره سوارس، خدای شکسپیر است که همان نیت خام و نتراشیده ما را می سازد، همان فداکاری و عشقی است که تولستوی آن را آزادترین و شادترین حالت و بزرگترین شادی می داند، یعنی داستایفسکی «همسایه خود را در عمل و در تمام شکوهش دوست بدار». و فضیلت انسان در نیکی نهفته است.» جادوی اسرارآمیز نوروز که ایرانیانی که گویا خاطره ای کوتاه از گذشته دارند مانند تاریخ ناشناخته ای با جان و روح و مغز به انسان ها و انسان ها رسیده است. سنها در امن ترین جاها در دل و ذهن، افق مطلقی است که انسان را در تاریخ جلال می بخشد.
نوروز برای ما خانه ای است که در آن به یاد می آوریم که کی هستیم، هویت خود و تمام بدن مادی خود را. نوروز معبد و نماد زیبایی، خرد، تعادل، همدلی، زیبایی، صبر، خانواده، عشق، فداکاری و شجاعت نه تنها ایرانیان بلکه همه بشریت است و مبارزه و مردن واقعاً شگفت انگیز و ارزشمند است. .
به نوروز می رویم برای دگرگونی، برای آرامش، برای دوباره خودمان بودن، برای التیام زخم هایمان، برای بازیابی دیدگاه انسانی، برای تنظیم مجدد رویاها و آرزوهایمان، برای مهربانی، برای تحمل، برای عشق، فراموش کردن شکست، برای جشن، پیروزی. ، برای برنامه ریزی، برای پیشرفت، برای بهبود، در حال حاضر برای بهترین.
در جدیدترین شماره مجله گفت و گوی اجتماعی با جمعی از فرهیختگان و فرهیختگان عاشق ایران سفر می کنیم تا جادوی نوروز را تجربه کنیم.
در این راستا، نوروز «بهعنوان آیینی است که میتواند آرمانهای توسعه را تحقق بخشد»، «پایهای برای زنده نگهداشتن فرهنگ ایرانی»، «ساخت تمدن، هویتآفرینی و ظرفیتسازی امید» است. [2] و “ظرفیت و ارتباطات عمیق بین کشورهای منطقه و گاهی فراتر از منطقه”[3] آموخته اند. در مورد تولید و تولید مثل عید فطر نیز فکر شده است و در واقع عید فطر آغاز فرآیندی است که باعث می شود آنتروپی درونی و بیرونی ما کاهش یابد تا در نهایت به زمان و روز و ماه واقعی برسد. و سال[4] از سوی دیگر، مطرح می شود که ایران کشوری بی قرار است و راز زیستن و تمدن سازی در سرزمینی بی قرار، «گزیده»، «معتدل» و «سالم»، برنامه ریزی دقیق ایرانیان است. که ترکیبی از زمین و آسمان است، وارد دین مبین اسلام شده است[5] کارکرد آشتیجویانه نوروز که به دلیل اعتقادات مذهبی و رفتار در سنت نوروزی، محبت و آشتی را در گستره وسیعی از منطقه نوروزی ایجاد میکند.[6] در مبحث مربوط به نوروز در این شماره نیز به این موضوع پرداخته شده است. البته در کنار همه این موارد به این نکته نیز اشاره میشود که اگرچه نوروز را میتوان عامل تولید و تداوم جامعه برای عبور از بحران دانست، محور گفتوگوی عمومی بین ایرانیان و بهعنوان توسعه در حال حاضر نیست. جایی که چنین نگاهی در افق نظام حکومتی است. به ایران نگاه کنیم[7] و بیان می کند که استفاده از تمدن، هویت سازی و ظرفیت نویدهایی مانند نوروز، لوازمی در حوزه فکری دارد و همچنین برخی از لوازم موجود در منطقه به سمت برنامه ریزی علمی جهت پیشبرد به سمت توسعه سوق داده می شود. نوروز می تواند ظرفیت قابل توجهی برای رویارویی با چالش های مهم پیش روی ایران امروز باشد، در صورتی که از ظرفیت دانش دانشکده ها به نحو احسن استفاده شود. چالش ها، ناهنجاری ها و ناهنجاری هایی که اگر به موقع برطرف نشود، مرحله بعدی فرو می ریزد. این فروپاشی می تواند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی و … باشد.[8] بالاخره نوروز مالک وجود ماست و ما مالک آن نیستیم، باید به حضور نوروز برویم.[9] نوروزی که باید با آن تجربه دانش پراکنده را در گفتگوی جمعی مدیریت کنیم، نوروزی که همچون نظریه ای است که ایرانیان در طول هزاران سال ساخته اند و الگوی واقعی و کامل دیگری از نوروز برای توسعه ایران قابل تصور نیست. [10]
منبع: ماهنامه گفتگوی اجتماعی نو نوروز
[1] الوهیتی وجود دارد که اهداف ما را شکل می دهد.
[2] نعمت الله فضلی
[3]غلامرضا ظریفیان
[4]محسن رنانی
[5]سید محمد بهشتی
[6]رضا صالحی امیری
[7]نعمت الله فضلی
[8]فرشاد مومنی
[9] سید محمد بهشتی
[10]نعمت الله فضلی