یوسف شرط بندی را باخت و قاتل شد

شرط بندی

تایید حقانیت بانوان تماشاگر در رای بازی سپاهان پرسپولیس

همه چیز از آن بعدازظهر پاییزی شروع شد که من و مصطفی شرط گذاشتیم هندوانه شب یلدا سرخ و شیرین باشد و تصمیم گرفتیم هر که شیرین تر و رنگارنگ تر است حق دارد در خانه اعظم را بکوبد و به او هندوانه بدهد. .

اعظمو دختر رجب مش مثل سفید برف صورتی است و هیچ چیز زیبا نیست و من متعجب و گیج شدم که اعظمو چه دارد پس من و مصطفی تنجه داریم (در لهجه شیرازی یعنی جوانه زدن. ) پشت لبمان موضوع پدر و اجداد ما، خوشبختی مرتبط با اعظمو، مطمئنم که هزار بار در خواب بعد از ظهر قاتوق در کپر، با اعظمو ازدواج کرده ام. .

اما موضوع (اکنون) ریسمان مجازات به سر فرد رسیده است و اینک دو مامور قلچماق پنجره آهنی حجره را باز کرده اند و دو جفت چیز که شبیه مرگ است به من نگاه کن. که و اگر داری حرف آخر را بزن آماده کن تا حاج آقا که می آید برایت زیاد صبر نکند و من شروع کنم به فحش دادن به من و مصطفی و همه هندوانه های سرخ و شیرین و شب یلدا!!!

از یک سو ماجرای قتل مصطفی و قتل یوسف، مانند بسیاری از مواردی که قاتل و مقتول سابقه دوستی و خویشاوندی دارند، با کینه ها و کینه های قدیمی به هم پیوند خورده است که حتی اگر ببینید باور کردنی نیست. آن را با شما چشم و با هزار گوش بشنو

چگونه دو انسان عاقل و بالغ که تمام عمرشان را با هم می گذرانند و از سحر تا غروب با هم دوست هستند و به عشق خیالی و خلال هندوانه می گذرانند، دستشان به خون می رسد؟!

شرح وضعیتمصطفی و یوسف در آستانه بیست سالگی به مناسبت روز اول بلوغ که دلشان عاشق اعظم شد به رسم روزی که هندوانه سرخ و شیرین اذن دیدار است. با اعظم و نذری هندوانه در شب یلدا، هر هندوانه در دست، وارد تاکستان شد مشرجب مصطفی به یوسف گفت: من و تو که در عالم شعور هستیم، جرأت نداریم از خانه صد فرسخی عبور کنیم. مشتی. چه برسه به دختر مریض موستی…

به این ترتیب، قرار شکستن هندوانه و آغاز شرط باقی می ماند برای بعد از مستی و نوشیدن شراب از انگور تاکستان مشتی.

یوسف و مصطفی مست و بی احساس وضعیت هندوانه قرمز را فراموش می کنند و در عین حال مست به خانه مستی می روند تا با اعظمو ابراز عشق کنند و انتخاب را به خود بسپارند به اعظم پیغام بده: من و مصطفی با تو شرط می‌بندم و مصطفی برنده می‌شود، ما همچنان به خانه تو آمدیم تا اینکه یلدا به بهانه هندوانه شب تو را از خانه بیرون کشید. مراقب باش….

قبل از رسیدن یوسف و مصطفی، دختر هیجان زده جلوی در منتظر بود و با دیدن آن دو مرد مست و بی عقل، اس ام اس ارسالی یوسف … خون را جلوی چشمانش نشان داد.

مصطفی یوسف را با تیزی مانند هندوانه ای که باید در شب یلدا بریده می شد، گرفت و به او حمله کرد و هنگام توضیح ماجرا اظهار داشت که هنگام برخورد با شریان مصطفی مست بوده و از ترس و دستور به مصطفی حمله کرده است. تا از خود دفاع کند و اعظم را شاهد ماجرا معرفی کند.

آزادی محکومیت یوسف به معنای عدم پذیرش ادعای دفاع مشروع و دفاعیات وکیل یوسف است که بر اساس ماده 307 ق.م.ا ارتکاب جنایت در حالت مستی و عدم تعادل روحی در آثار یوسف از اقدام مجرمانه (قتل) در مستی اعلام کرده است. استفاده از مواد مخدر و روانگردان و غیره موجب قصاص می شود مگر اینکه ثابت شود مرتکب در اثر مستی و عدم تعادل روانی فلج کامل شده است…

با استناد به مفاد این ماده قانونی و یادآوری اینکه یوسف قبل از مواجهه با اعظم پیامک میفرستاد تا مصطفی از نظر او بد جلوه کند لذا دارای اختیار و اختیار است ولی مستند به ماده 156 ق.م.ا. و جملاتی که در تعریف دفاع معتبر تعریف شده است، مانند مناسب بودن حمله و دفاع، امکان دوری از خطر و حمله قبل از ارتکاب جنایت و حمله و غیره، ادعای دفاع مشروع از رفتار یوسف است که چاقو را وارد کرده است. . گردن مصطفی قسمت حساسی از بدن است که نسبت به آسیب دیدگی بازوی وی واکنش نشان دهد غیرقابل قبول است، علاوه بر این ممکن است یوسف بتواند فرار کند و از حمله مصطفی خارج شود و به همین دلیل یوسف مجازات شد. صادر شده بر اساس مقررات قانونی، تلاش فراوان اهالی محل برای جلب رضایت اولیای دم با پذیرش جرم قتل عمد می تواند خدشه دار شود و اعلام رضایت بیش از آن که ادعا کنند علت قتل مصطفی و مصطفی است افزایش می یابد. یوسف برای دفاع از خود اقدام به خودکشی کرد…

وکیل-شیراز

دکمه بازگشت به بالا