وکالت بلاعزل تا چه زمانی اعتبار دارد
وکالت بلاعزل تا چه زمانی اعتبار دارد؟
وکالت بلاعزل علی رغم نامش، اعتبار نامحدود ندارد و تحت شرایطی مانند فوت، جنون یا سفه یکی از طرفین، و نیز انجام موضوع وکالت یا انقضای مدت تعیین شده، منقضی می شود. آگاهی از این محدودیت ها برای هر دو طرف وکالت، جهت پیشگیری از ابهامات و مشکلات حقوقی آینده، امری حیاتی است. درک صحیح ماهیت حقوقی وکالت بلاعزل، به افراد کمک می کند تا با دیدی روشن تر و آگاهانه تر به تنظیم یا دریافت این نوع وکالت نامه اقدام کنند.
مقدمه: درک چیستی وکالت بلاعزل و اهمیت آگاهی از مدت اعتبار آن
وکالت بلاعزل، یکی از اشکال رایج عقد وکالت در نظام حقوقی ایران است که در معاملات و امور مختلف، از جمله خرید و فروش املاک و خودرو، به وفور مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوع وکالت، موکل حق عزل وکیل را از خود سلب می کند، به این معنی که نمی تواند به سادگی و به صورت یک جانبه، وکیل را از سمت خود برکنار کند. این ویژگی، به ظاهر، به وکیل اختیاراتی پایدار و بدون محدودیت زمانی می بخشد؛ اما در واقعیت، مفهوم بلاعزل به معنای بی نهایت الاعتبار نیست و وکالت بلاعزل نیز مانند هر عقد حقوقی دیگری، دارای محدودیت ها و شرایط خاص برای خاتمه یافتن است.
آگاهی از مدت زمان اعتبار وکالت بلاعزل، نه تنها برای موکلین و وکلای درگیر در این نوع قراردادها، بلکه برای هر فردی که به نوعی با اسناد حقوقی سروکار دارد، حیاتی است. عدم درک صحیح این موضوع می تواند به سوءتفاهمات، دعاوی حقوقی پیچیده و حتی ضررهای مالی قابل توجه منجر شود. این مقاله با هدف ارائه پاسخی جامع و دقیق به این پرسش کلیدی، به بررسی ابعاد مختلف مدت اعتبار وکالت بلاعزل، شرایط خاتمه آن و مبانی قانونی مرتبط می پردازد تا به عنوان یک مرجع قابل اعتماد، ابهامات موجود را برطرف سازد.
مبانی حقوقی اعتبار وکالت بلاعزل: عقد جایز یا لازم؟
برای درک صحیح مدت اعتبار وکالت بلاعزل، ابتدا باید به ماهیت حقوقی عقد وکالت در قانون مدنی ایران بپردازیم. این درک پایه و اساس تمامی تحلیل های بعدی در خصوص انقضای وکالت بلاعزل خواهد بود.
طبیعت عقد وکالت: عقدی جایز
بر اساس ماده 656 قانون مدنی، عقد وکالت به این صورت تعریف شده است: «وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید.» ویژگی اساسی عقد وکالت، جایز بودن آن است. مفهوم جایز در قانون مدنی به این معناست که هر یک از طرفین (موکل یا وکیل) می تواند هر زمان که بخواهد، بدون نیاز به رضایت طرف دیگر و بدون ارائه دلیل، عقد را فسخ کند. این قاعده کلی در ماده 678 قانون مدنی نیز مورد تأکید قرار گرفته که راه های انقضای وکالت را شامل عزل موکل، استعفای وکیل، و نیز فوت یا جنون وکیل یا موکل می داند. بنابراین، در حالت عادی، عقد وکالت به دلیل جایز بودن، بسیار شکننده است و بقای آن وابسته به اراده هر دو طرف است.
شرط بلاعزل بودن: سلب حق عزل، نه تغییر ماهیت عقد
نقطه تمایز وکالت بلاعزل با وکالت عادی، در ماده 679 قانون مدنی نهفته است: «موکل می تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم عزل وکیل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.» این ماده به موکل این امکان را می دهد که حق عزل وکیل را از خود سلب کند. اما نکته بسیار مهم و کلیدی اینجاست که شرط بلاعزل بودن، صرفاً حق عزل یک طرفه موکل را محدود می کند و به هیچ عنوان، ماهیت جایز بودن عقد وکالت را به لازم تغییر نمی دهد. عقد وکالت، حتی با وجود شرط بلاعزل بودن، همچنان یک عقد جایز باقی می ماند.
شرط بلاعزل بودن تنها حق عزل موکل را سلب می کند و ماهیت جایز بودن عقد وکالت را به لازم تبدیل نمی کند. این بدان معناست که سایر عوامل انحلال عقد جایز، همچنان بر وکالت بلاعزل اثرگذارند.
این تمایز بنیادین، پیامدهای حقوقی مهمی دارد. اگرچه موکل نمی تواند وکیل بلاعزل خود را به سادگی عزل کند، اما عواملی غیر از عزل که موجب انحلال عقود جایز می شوند، همچنان می توانند به اعتبار وکالت بلاعزل پایان دهند. در بخش های بعدی، این عوامل را به تفصیل بررسی خواهیم کرد.
سناریوهای مختلف اعتبار وکالت بلاعزل
مدت زمان اعتبار وکالت بلاعزل بسته به شرایط مندرج در متن وکالت نامه و همچنین ماهیت موضوع وکالت، متفاوت خواهد بود. در ادامه به بررسی سناریوهای رایج در این خصوص می پردازیم.
1. وکالت بلاعزل با تعیین مدت مشخص
در برخی وکالت نامه های بلاعزل، تاریخ انقضا یا مدت زمان مشخصی (مثلاً پنج سال یا تا تاریخ معین) قید می شود. در این حالت، اعتبار وکالت بلاعزل کاملاً وابسته به این مدت است. پس از پایان یافتن مدت تعیین شده، وکالت به خودی خود و بدون نیاز به اقدام اضافی از سوی هیچ یک از طرفین، منقضی شده و از اعتبار ساقط می شود. حتی اگر موضوع وکالت به طور کامل انجام نشده باشد، اتمام مدت، به منزله پایان اعتبار وکالت است. بنابراین، در تنظیم این نوع وکالت نامه ها، دقت در تعیین مدت بسیار حائز اهمیت است و طرفین باید اطمینان حاصل کنند که مدت تعیین شده، برای انجام کامل موضوع وکالت کافی خواهد بود.
2. وکالت بلاعزل بدون تعیین مدت (اعم از عام و خاص)
در بسیاری از موارد، در متن وکالت نامه بلاعزل، مدت زمان خاصی برای اعتبار آن ذکر نمی شود. در چنین حالتی، بسته به اینکه وکالت عام باشد یا خاص، شرایط انقضای آن متفاوت خواهد بود:
الف) وکالت بلاعزل خاص (برای امر معین)
وکالت بلاعزل خاص برای انجام یک یا چند امر مشخص و معین تنظیم می شود. به عنوان مثال، وکالت برای فروش یک ملک با پلاک ثبتی مشخص، یا وکالت برای پیگیری یک پرونده قضایی خاص. در این موارد، حتی اگر مدت یا تاریخ انقضایی ذکر نشده باشد، اعتبار وکالت تا زمان انجام کامل و نهایی موضوع وکالت ادامه خواهد داشت. به محض اینکه کاری که وکالت برای آن داده شده، به سرانجام برسد، وکالت نامه خودبه خود منقضی می شود. برای مثال، پس از انتقال سند ملک به خریدار (که وکیل نیز می تواند باشد)، وکالت فروش ملک منقضی می گردد.
ب) وکالت بلاعزل عام (در کلیه امور)
وکالت بلاعزل عام، نوعی از وکالت است که در آن موکل، انجام کلیه امور خود را به وکیل واگذار می کند و معمولاً محدودیتی از نظر موضوع ندارد. این نوع وکالت، گسترده ترین اختیارات را به وکیل می دهد. در صورتی که در وکالت بلاعزل عام، مدت خاصی تعیین نشده باشد، اعتبار آن تا زمان حیات موکل (یا وکیل) و بقای موضوعات کلی وکالت ادامه خواهد داشت. البته این اعتبار مادام العمر نیست و در ادامه به تفصیل توضیح داده خواهد شد که با وقوع برخی حوادث، حتی این نوع وکالت نیز منقضی می شود. این نوع وکالت ها ریسک بالاتری برای موکل دارند، چرا که وکیل از اختیارات وسیعی برخوردار است و تا زمانی که موکل در قید حیات است و عواملی مانند جنون رخ نداده باشد، وکالت همچنان معتبر خواهد بود.
3. اعتبار وکالت بلاعزل پس از فوت، جنون یا سفه (مهمترین بخش)
این بخش، یکی از حیاتی ترین جنبه های درک اعتبار وکالت بلاعزل است، چرا که برخلاف تصور رایج، بلاعزل بودن وکالت مانع از انقضای آن در صورت فوت، جنون یا سفه یکی از طرفین نمی شود.
قاعده کلی و قاطع
همانطور که پیشتر اشاره شد، عقد وکالت ذاتاً یک عقد جایز است. ماده 678 قانون مدنی، بند 3 به صراحت بیان می کند که: «عقد وکالت به موت یا جنون یا سفه وکیل یا موکل منفسخ می شود.» این یک قاعده آمره است و به این معناست که حتی اگر در متن وکالت نامه بلاعزل شرط شود که وکالت با فوت یا جنون باطل نگردد، چنین شرطی باطل و بی اثر است. ماده 232 قانون مدنی نیز تأکید دارد که شرط خلاف مقتضای ذات عقد، باطل است. مقتضای ذات عقد وکالت، جایز بودن آن است و جایز بودن عقد مستلزم انحلال آن با فوت، جنون یا سفه یکی از طرفین است. بنابراین، چه موکل فوت کند و چه وکیل، چه موکل دچار جنون شود و چه وکیل، وکالت بلاعزل فوراً و به صورت قهری (یعنی بدون نیاز به اقدام خاصی) منفسخ می شود.
آثار و استثنائات در معاملات
با انقضای وکالت بلاعزل به دلیل فوت، جنون یا سفه، این سوال پیش می آید که تکلیف معاملاتی که بر پایه این وکالت نامه انجام شده اند، چیست؟ به ویژه در خرید و فروش ملک و خودرو که وکالت بلاعزل معمولاً به عنوان پوششی برای یک عقد لازم (مانند عقد بیع) استفاده می شود، وضعیت پیچیده تر است.
- اگر قبل از فوت موکل، معامله اصلی (مثلاً بیع ملک یا خودرو) به صورت شفاهی یا با یک مبایعه نامه عادی بین موکل و وکیل (که در اینجا خریدار است) منعقد شده باشد، با فوت موکل، وکالت نامه بلاعزل باطل می شود. اما عقد اصلی (بیع) همچنان پابرجاست و اعتبار خود را حفظ می کند. در این صورت، وراث موکل (فروشنده) موظف به اجرای مفاد عقد بیع و انتقال سند رسمی به نام خریدار (وکیل) هستند.
- اهمیت وجود یک مبایعه نامه یا قرارداد پایه در کنار وکالت بلاعزل در همین جا مشخص می شود. وکالت بلاعزل تنها یک ابزار برای تسهیل فرآیند انتقال است، نه خود قرارداد اصلی فروش. در صورت فقدان قرارداد پایه، اثبات مالکیت برای وکیل (خریدار) پس از فوت موکل (فروشنده) بسیار دشوار خواهد بود و ممکن است نیاز به طرح دعوای اثبات وقوع بیع در دادگاه باشد.
تکلیف ورثه موکل
پس از فوت موکل و انقضای وکالت بلاعزل، اگر پیش از فوت، یک عقد لازم (مانند بیع) بین موکل و وکیل (خریدار) منعقد شده باشد، ورثه موکل مکلفند برای تکمیل فرآیند انتقال سند رسمی اقدام کنند. در صورتی که ورثه از این تکلیف خودداری کنند، خریدار (وکیل سابق) می تواند با ارائه مدارک و مستندات مربوط به عقد بیع (مانند مبایعه نامه و رسید پرداخت ثمن) از طریق دادگاه، دعوای «الزام ورثه به تنظیم سند رسمی» را مطرح نماید. دادگاه پس از بررسی مدارک و احراز صحت وقوع بیع، حکم به الزام ورثه به انتقال سند صادر خواهد کرد.
4. سایر عوامل مؤثر بر پایان اعتبار وکالت بلاعزل
علاوه بر موارد اصلی انقضای وکالت بلاعزل که شامل فوت، جنون، سفه و اتمام مدت یا موضوع وکالت می شود، عوامل دیگری نیز وجود دارند که می توانند به اعتبار این نوع وکالت پایان دهند:
استعفای وکیل
همانند موکل که حق عزل وکیل بلاعزل را ندارد، وکیل نیز می تواند از وکالت خود استعفا دهد. استعفای وکیل یکی از راه های قانونی برای پایان دادن به عقد وکالت، حتی نوع بلاعزل آن است. برای رسمیت یافتن استعفا، وکیل باید با مراجعه به یکی از دفاتر اسناد رسمی، نسبت به ثبت رسمی استعفای خود اقدام کند. پس از ثبت استعفا، وکالت نامه باطل و بی اعاثر می شود. البته در مواردی که وکالت بلاعزل پوششی برای یک معامله قطعی است و وکیل در واقع خریدار مال محسوب می شود، استعفای او ممکن است پیامدهای حقوقی پیچیده ای داشته باشد و منجر به تضییع حقوق خود وکیل شود.
ابطال قضایی (حکم دادگاه)
در شرایط خاص و با حکم مراجع قضایی، امکان ابطال وکالت بلاعزل وجود دارد. این موارد معمولاً شامل:
- تخلف وکیل از حدود اختیارات یا سوءاستفاده: اگر وکیل از اختیاراتی که در وکالت نامه به او داده شده، فراتر رفته یا سوءاستفاده کند، موکل می تواند با طرح دعوی در دادگاه، ابطال وکالت را درخواست کند.
- اثبات عدم وقوع عقد لازمِ مبنای وکالت: در مواردی که وکالت بلاعزل به عنوان پوشش برای یک معامله (مثلاً بیع) تنظیم شده است، اگر موکل بتواند در دادگاه اثبات کند که عقد لازم اصلی (بیع یا صلح) هرگز منعقد نشده است، دادگاه می تواند حکم به ابطال وکالت صادر کند.
- موارد کلاهبرداری و جعل: در صورت اثبات وقوع کلاهبرداری یا جعل در تنظیم وکالت نامه یا استفاده از آن، دادگاه صلاحیت ابطال آن را خواهد داشت.
انجام موضوع وکالت توسط موکل
گاهی اوقات، موکل (فروشنده) با وجود اعطای وکالت بلاعزل به وکیل (خریدار)، خود اقدام به انجام موضوع وکالت می کند؛ مثلاً مالی را که بابت آن وکالت فروش داده، خود به شخص ثالثی می فروشد. در این حالت، اگر این اقدام موکل با حقوق وکیل (خریدار واقعی) در تعارض باشد و عقد لازمی مانند بیع قبلاً بین موکل و وکیل منعقد شده باشد، اقدام موکل ممکن است جرم «فروش مال غیر» تلقی شود. در غیر این صورت و اگر وکالت بلاعزل صرفاً برای انجام امور اداری بوده و هیچ عقد لازمی در پس آن نباشد، انجام مورد وکالت توسط موکل به خودی خود ایرادی ندارد، اما ممکن است به تضییع حقوق وکیل (در صورتی که قرار بر انجام کاری توسط وکیل و دریافت دستمزد بوده) منجر شود.
تفاوت وکالت بلاعزل با وکالت تام الاختیار در خصوص مدت و شرایط انقضا
یکی از ابهامات رایج، تفاوت بین وکالت بلاعزل و وکالت تام الاختیار است. این دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر به کار می روند، اما تفاوت های کلیدی دارند که درک آن ها برای تشخیص مدت و شرایط انقضا ضروری است:
- وکالت تام الاختیار: به معنای اعطای اختیارات کامل و گسترده به وکیل برای انجام امور مختلف است. این نوع وکالت می تواند هم شامل اختیارات عام (در کلیه امور) باشد و هم خاص (در امور معین)، اما مشخصه اصلی آن، گستردگی اختیارات وکیل است. یک وکالت تام الاختیار، می تواند ساده (قابل عزل) باشد یا بلاعزل. بنابراین، تام الاختیار بودن لزوماً به معنای بلاعزل بودن نیست و برعکس. اگر وکالت تام الاختیار، بلاعزل نباشد، موکل هر زمان می تواند وکیل را عزل کند و انقضای آن تابع همان قواعد وکالت ساده است.
- وکالت بلاعزل: همانطور که بحث شد، ویژگی اصلی آن سلب حق عزل از موکل است. این وکالت می تواند در مورد یک امر خاص باشد (مثلاً فروش یک ملک) یا عام (در کلیه امور).
در خصوص مدت و شرایط انقضا، تفاوت اصلی این است که وکالت تام الاختیار (اگر بلاعزل نباشد) به راحتی توسط موکل قابل فسخ است، اما وکالت بلاعزل (چه تام الاختیار باشد و چه محدود به یک امر خاص) توسط موکل قابل عزل نیست. با این حال، همان عوامل قهری مانند فوت، جنون یا سفه، به هر دو نوع وکالت (چه بلاعزل و چه ساده) پایان می دهند، چرا که این عوامل مربوط به ماهیت جایز بودن عقد وکالت است و ارتباطی به بلاعزل بودن یا تام الاختیار بودن آن ندارد.
استعلام اعتبار وکالت بلاعزل
برای اطمینان از اعتبار یک وکالت نامه بلاعزل، می توان از روش های قانونی استعلام استفاده کرد. این کار به ویژه در معاملات مهم و حساس، برای طرفین معامله و حتی اشخاص ثالث بسیار مهم است تا از وضعیت فعلی وکالت نامه (منقضی شده، باطل شده یا معتبر) آگاه شوند.
روش های اصلی استعلام اعتبار وکالت نامه به شرح زیر است:
- سامانه ثبت من (my.ssaa.ir): سازمان ثبت اسناد و املاک کشور سامانه ای تحت عنوان ثبت من را راه اندازی کرده است که از طریق آن می توان اسناد رسمی از جمله وکالت نامه ها را استعلام کرد. برای استفاده از این سامانه، معمولاً نیاز به شناسه سند و رمز تصدیق است که این اطلاعات در زمان تنظیم سند در دفاتر اسناد رسمی به طرفین داده می شود. با وارد کردن این مشخصات، می توان از اعتبار و آخرین وضعیت وکالت نامه مطلع شد.
- مراجعه حضوری به دفاتر اسناد رسمی: در صورتی که به اطلاعات کامل تر یا استعلام با کد ملی (بدون داشتن شناسه سند و رمز تصدیق) نیاز باشد، می توان با در دست داشتن کارت ملی خود (به عنوان یکی از طرفین وکالت نامه) به دفتری که وکالت نامه در آن تنظیم شده است، مراجعه کرده و درخواست استعلام نمایید. این روش اطلاعات دقیق و کامل تری را ارائه می دهد و حتی جزئیات ابطال یا فسخ احتمالی را نیز مشخص می کند.
لازم به ذکر است که استعلام وکالت نامه، به ویژه در مواردی که شک و تردیدی در خصوص اعتبار یا اصالت آن وجود دارد، یک گام ضروری برای انجام معاملات ایمن و پیشگیری از مشکلات حقوقی آتی است.
نکات مهم و توصیه های حقوقی حیاتی در رابطه با اعتبار وکالت بلاعزل
با توجه به پیچیدگی های حقوقی و پیامدهای احتمالی وکالت بلاعزل، رعایت نکات زیر برای هر دو طرف، ضروری است:
- اهمیت تنظیم دقیق متن وکالت نامه: متن وکالت نامه باید کاملاً شفاف و بدون ابهام باشد. حدود اختیارات وکیل، موضوع دقیق وکالت و در صورت لزوم، مدت زمان اعتبار باید به وضوح قید شود. از تنظیم وکالت نامه های عام و بسیار گسترده بدون هدف مشخص خودداری کنید.
- ضرورت تفکیک وکالت از عقد پایه: هرگز وکالت بلاعزل را به عنوان جایگزینی برای عقد اصلی (مانند مبایعه نامه در خرید و فروش) در نظر نگیرید. همیشه علاوه بر وکالت بلاعزل، یک قرارداد اصلی (بیع نامه، صلح نامه و …) تنظیم کنید تا در صورت انقضای وکالت بلاعزل به هر دلیلی (به ویژه فوت موکل)، حقوق خریدار محفوظ بماند و برای اثبات مالکیت با مشکل مواجه نشود.
- مشورت با وکیل متخصص: قبل از هرگونه اقدام در زمینه وکالت بلاعزل، چه به عنوان موکل و چه به عنوان وکیل، حتماً با یک وکیل متخصص مشورت نمایید. وکیل می تواند شما را از تمامی ابعاد حقوقی، خطرات و راهکارهای پیشگیری از مشکلات احتمالی آگاه کند.
- هوشیاری در مورد سوءاستفاده های احتمالی: وکالت بلاعزل، به ویژه نوع عام آن و همچنین وکالت بلاعزل بدون مبایعه نامه یا قرارداد پایه، بستر مناسبی برای سوءاستفاده های احتمالی فراهم می کند. موکل باید در اعطای این نوع وکالت ها نهایت دقت و هوشیاری را داشته باشد.
- عدم امکان شرط بقای وکالت پس از فوت: به یاد داشته باشید که هرگونه شرطی مبنی بر بقای وکالت بلاعزل پس از فوت یا جنون موکل یا وکیل، از نظر قانونی باطل و بی اثر است. این قاعده از اصول آمره قانون مدنی است و نمی توان خلاف آن توافق کرد.
- تکمیل سریع تر معاملات: در مواردی که وکالت بلاعزل برای تسهیل یک معامله بزرگ (مانند ملک) داده می شود، توصیه می شود که طرفین در اسرع وقت اقدام به تکمیل فرآیند انتقال سند رسمی نمایند و صرفاً به وکالت بلاعزل بسنده نکنند.
پرسش و پاسخ متداول (FAQ)
آیا وکالت بلاعزل با فوت موکل باطل می شود؟
بله، مطابق با ماده 678 قانون مدنی، عقد وکالت ذاتاً جایز است و با فوت موکل یا وکیل، منفسخ می شود. شرط بلاعزل بودن، مانع از انحلال وکالت با فوت نخواهد بود.
اگر وکالت بلاعزل تاریخ نداشته باشد، چقدر اعتبار دارد؟
اگر وکالت بلاعزل تاریخ نداشته باشد و برای یک امر خاص تنظیم شده باشد، اعتبار آن تا انجام کامل همان امر ادامه دارد. اگر وکالت عام باشد، اعتبار آن تا زمان حیات موکل (یا وکیل) ادامه خواهد داشت، مگر اینکه با فوت، جنون یا سفه یکی از طرفین منقضی شود.
آیا موکل می تواند وکالت بلاعزل را فسخ کند؟
خیر، موکل به صورت یک جانبه و مستقیم نمی تواند وکالت بلاعزل را فسخ یا عزل کند، زیرا حق عزل را از خود سلب کرده است. مگر در شرایط خاص قضایی و با حکم دادگاه، مثلاً در صورت اثبات تخلف وکیل یا عدم وقوع عقد لازم مبنای وکالت.
اعتبار وکالت بلاعزل ملک پس از فوت مالک چقدر است؟
وکالت بلاعزل ملک با فوت مالک (موکل) منقضی می شود. اما اگر پیش از فوت مالک، عقد بیعی (خرید و فروش) بین مالک و وکیل (خریدار) منعقد شده باشد، عقد بیع همچنان پابرجاست و ورثه مالک موظف به انتقال سند رسمی به نام خریدار هستند.
آیا جنون وکیل باعث ابطال وکالت بلاعزل می شود؟
بله، مطابق با ماده 678 قانون مدنی، جنون (چه دائم و چه ادواری) وکیل یا موکل باعث انفساخ و ابطال وکالت بلاعزل می شود، زیرا این از مقتضیات ذاتی عقد جایز وکالت است و شرط بلاعزل بودن بر آن اثری ندارد.
نتیجه گیری
وکالت بلاعزل، ابزاری قدرتمند و کاربردی در روابط حقوقی است که با سلب حق عزل از موکل، پایداری بیشتری به اختیارات وکیل می بخشد. با این حال، همانطور که به تفصیل بررسی شد، مفهوم بلاعزل به معنای اعتبار نامحدود و بی قید و شرط نیست. این نوع وکالت نیز، همچون سایر عقود جایز، تحت تأثیر عوامل قهری و قانونی مانند فوت، جنون یا سفه هر یک از طرفین، و همچنین اتمام مدت زمان تعیین شده یا انجام کامل موضوع وکالت، منقضی می شود.
درک صحیح این محدودیت ها، به ویژه در مورد فوت و جنون، برای جلوگیری از ابهامات و دعاوی حقوقی آتی حیاتی است. تأکید بر این نکته که وکالت بلاعزل نباید جایگزین قراردادهای اصلی (مانند مبایعه نامه) شود، بلکه باید مکملی برای تسهیل انجام آن ها باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همواره توصیه می شود که پیش از تنظیم یا قبول وکالت بلاعزل، با یک وکیل متخصص مشورت شود تا تمامی جوانب قانونی سنجیده شده و حقوق هر دو طرف به بهترین نحو ممکن تضمین گردد.