همسرم قبلا ازدواج کرده
همسرم قبلا ازدواج کرده
مواجهه با این واقعیت که همسر شما پیش از این تجربه ی زندگی مشترک دیگری داشته، می تواند ترکیبی از احساسات نظیر کنجکاوی، اضطراب، ناامنی و حتی حسادت را در شما برانگیزد. این یک حس کاملاً طبیعی و رایج است که بسیاری از افراد در چنین شرایطی آن را تجربه می کنند. درک و مدیریت صحیح این احساسات، سنگ بنای ساختن یک رابطه پایدار و موفق خواهد بود.
در دنیای امروز که الگوهای ازدواج و روابط پیچیدگی های بیشتری پیدا کرده اند، ازدواج با فردی که سابقه زندگی مشترک قبلی داشته، امری رو به افزایش است. این شرایط، در کنار فرصت ها و بلوغی که تجربه قبلی می تواند به همراه داشته باشد، چالش های منحصر به فردی را نیز مطرح می کند. از دغدغه های شخصی و عاطفی گرفته تا تعاملات پیچیده با فرزندان احتمالی و همسر سابق، هر کدام نیازمند رویکردی آگاهانه و سنجیده هستند. هدف از این مقاله، ارائه یک راهنمای جامع و تخصصی برای افرادی است که در این مسیر گام نهاده اند. ما به بررسی ابعاد مختلف این تجربه می پردازیم و راهکارهای مبتنی بر اصول روانشناسی و مشاوره خانواده را برای ساختن یک زندگی مشترک سرشار از آرامش و موفقیت، ارائه خواهیم داد.
درک و پردازش گذشته همسر: بنیان های یک رابطه پایدار
گذشته هر فرد، بخشی جدایی ناپذیر از هویت اوست. در روابطی که یکی از طرفین سابقه ازدواج قبلی دارد، درک و پردازش این گذشته برای هر دو نفر، به ویژه برای همسری که تجربه قبلی نداشته، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این بخش به شما کمک می کند تا با نگاهی عمیق تر و سازنده تر به گذشته همسرتان بنگرید و آن را به عنصری تقویت کننده برای رابطه فعلی خود تبدیل کنید.
اهمیت گفتگوی شفاف و سازنده
یکی از مهم ترین پایه های هر رابطه موفق، ارتباط شفاف و صادقانه است، و این اصل در روابطی که یکی از همسران سابقه ازدواج قبلی دارد، حیاتی تر می شود. بحث در مورد ازدواج قبلی همسر، نیازمند فضایی امن و همدلانه است. صحبت کردن در مورد جزئیات زندگی گذشته، نباید به یک بازجویی تبدیل شود، بلکه باید فرصتی برای درک عمیق تر یکدیگر و شناسایی نقاط قوت و ضعف همسر باشد.
این گفتگو باید شامل مواردی نظیر علت جدایی یا فوت همسر قبلی، مدت زمان ازدواج و احساسات باقی مانده از آن تجربه باشد. با این حال، حفظ مرزهای سالم در این گفتگو ضروری است. تمرکز باید بر آموخته ها و درس هایی باشد که همسرتان از آن رابطه کسب کرده است، نه بر جزئیات بی اهمیت و حساسیت زا که می تواند بذر شک و مقایسه را در دل شما بکارد. هدف، ایجاد شفافیت است نه بازخوانی یک گذشته دردناک.
تحلیل دلایل جدایی/فقدان در ازدواج قبلی
شناخت دلایل پشت جدایی یا پایان یافتن ازدواج قبلی همسر، می تواند بینش های ارزشمندی را در اختیار شما قرار دهد. این شناخت به معنای قضاوت کردن همسرتان یا همسر سابق او نیست، بلکه فرصتی برای درک الگوهای رفتاری، نقاط ضعف و قوت و نحوه برخورد او با چالش های زندگی مشترک است. آیا همسر شما از تجربه قبلی خود درس گرفته است؟ آیا او به خودشناسی کافی رسیده و برای جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته تلاش می کند؟
این تحلیل به شما کمک می کند تا بفهمید آیا همسرتان مسئولیت پذیری لازم را در قبال نقش خود در آن رابطه پذیرفته است یا خیر. یک فرد که از گذشته خود درس می گیرد، احتمالاً در رابطه جدید با آگاهی و بلوغ بیشتری عمل خواهد کرد. با این حال، همیشه به یاد داشته باشید که هر رابطه ای منحصر به فرد است و شما نباید رابطه خود را صرفاً بر اساس تجربیات گذشته قضاوت کنید.
مدیریت پدیده مقایسه با همسر سابق
پدیده مقایسه، یکی از رایج ترین و مخرب ترین چالش هایی است که افراد در چنین روابطی با آن روبرو می شوند. فکر کردن به اینکه همسر سابق چه کسی بوده، چه ویژگی هایی داشته و چگونه زندگی می کرده است، می تواند به شدت آزاردهنده و فرسایش زا باشد. این مقایسه ها معمولاً غیرمنصفانه و بر پایه حدس و گمان هستند و هرگز نمی توانند تصویر کاملی از واقعیت ارائه دهند.
برای غلبه بر این حس، لازم است بر ارزش ها و ویژگی های منحصر به فرد خود و همچنین نقاط قوت رابطه فعلی تان تمرکز کنید. شما شخصیتی متفاوت با نیازها، خواسته ها و ویژگی های خاص خود هستید و جایگاهی کاملاً جدید در زندگی همسرتان دارید. تقویت عزت نفس و پذیرش خود به عنوان فردی مستقل و ارزشمند، به شما کمک می کند تا از دام مقایسه رها شوید. به خاطر داشته باشید که عشق و ارتباط شما با همسرتان، خاص و بی نظیر است و با هیچ رابطه دیگری قابل مقایسه نیست.
مرزهای کنجکاوی در گذشته همسر
کنجکاوی درباره گذشته همسر تا حدی طبیعی است، اما این کنجکاوی باید مرزهایی داشته باشد تا به دخالت وسواس گونه و مخرب تبدیل نشود. اصرار بر دانستن جزئیات بیش از حد، یا جستجو در مورد همسر سابق در فضای مجازی، می تواند به رابطه فعلی شما آسیب جدی وارد کند. این رفتار نه تنها حس ناامنی شما را افزایش می دهد، بلکه ممکن است باعث شود همسرتان احساس کند به او اعتماد ندارید یا دائماً در حال قضاوت او هستید.
مرز بین کنجکاوی سالم (برای درک بهتر همسر) و دخالت وسواس گونه (که به جای حل مشکل، آن را تشدید می کند) بسیار ظریف است. برقراری ارتباط با همسر سابق (در صورت عدم وجود فرزند مشترک یا دلایل ضروری دیگر)، بدون اطلاع و رضایت کامل همسر فعلی، به شدت مخرب است. به جای تمرکز بر گذشته ای که قابل تغییر نیست، انرژی خود را بر ساختن حال و آینده ای مشترک و شادمان متمرکز کنید.
شفافیت در گفتگو، درک آموخته ها از تجربه قبلی و تمرکز بر ارزش های کنونی رابطه، سه رکن اساسی برای مدیریت هوشمندانه گذشته همسر است.
غلبه بر چالش های عاطفی و درونی
زندگی مشترک با فردی که قبلاً ازدواج کرده، می تواند احساسات و چالش های عاطفی پیچیده ای را برای شما به همراه داشته باشد. این چالش ها، اگر به درستی شناخته و مدیریت نشوند، می توانند به بنیان های رابطه آسیب بزنند. در این بخش، به بررسی رایج ترین این احساسات و ارائه راهکارهای عملی برای غلبه بر آن ها می پردازیم.
مواجهه با حسادت و ناامنی درونی
حسادت و ناامنی، اغلب ریشه های عمیقی در درون فرد دارند و نه فقط در واقعیت های بیرونی. در رابطه با فردی که گذشته ای عاشقانه داشته، ممکن است احساساتی نظیر من کافی نیستم، آیا او مرا با همسر سابقش مقایسه می کند؟ یا آیا عشق او به من به اندازه عشقش به نفر قبلی است؟ به وجود آید. این احساسات می توانند به شدت رابطه را تحت الشعاع قرار دهند.
شناسایی محرک های حسادت اولین قدم است. آیا شنیدن نام همسر سابق، دیدن یک عکس قدیمی، یا حتی حرفی بی منظور از سوی اطرافیان، حس حسادت شما را برمی انگیزد؟ برای غلبه بر حسادت، تمرینات ذهن آگاهی (Mindfulness) می تواند بسیار مفید باشد. این تمرینات به شما کمک می کنند تا لحظه حال را درک کنید و از نشخوارهای ذهنی درباره گذشته رها شوید. تمرکز بر نقاط قوت رابطه فعلی و ارزشی که شما به زندگی همسرتان اضافه می کنید، اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد و زمینه را برای آرامش درونی فراهم می سازد. به یاد داشته باشید که شما یک هویت منحصر به فرد در زندگی همسرتان دارید.
مدیریت اضطراب و ترس از تکرار تجربه های گذشته
ترس از تکرار تاریخ، نگرانی مشترک بسیاری از افرادی است که با فردی مطلقه ازدواج می کنند. این اضطراب ممکن است ناشی از تصور مشکلات و چالش هایی باشد که منجر به جدایی قبلی شده است. «آیا این اتفاق برای ما هم می افتد؟» سوالی است که می تواند ذهن شما را به خود مشغول کند. اما مهم است که به تفاوت های ازدواج دوم با اول، هم در مورد همسرتان و هم در مورد خودتان، توجه کنید.
تکنیک های مدیریت اضطراب مانند تنفس عمیق، مدیتیشن و فعالیت های ورزشی می توانند به شما در کنترل این نگرانی ها کمک کنند. همچنین، درک این موضوع که هر رابطه ای مستقل از دیگری است، و شما و همسرتان با بینش و تجربیات جدید وارد این زندگی شده اید، بسیار مهم است. از همسرتان بخواهید که تجربیاتش از ازدواج قبلی را با شما به اشتراک بگذارد (بدون جزئیات احساسی و حساسیت زا) تا با درک مشترک از علل شکست، از تکرار آن ها جلوگیری کنید. تمرکز بر ساختن یک آینده مشترک با ابزارهای جدید و آگاهانه، کلید موفقیت است.
پذیرش گذشته به عنوان جزء جدایی ناپذیر هویت همسر
گذشته همسر شما، بخش مهمی از زندگی او و در نتیجه بخشی از هویت فعلی اوست. این به معنای پذیرش کامل تمامی جزئیات آن گذشته نیست، بلکه به معنای درک این نکته است که تجربیات قبلی، همسرتان را به فردی که امروز هست، تبدیل کرده است. نادیده گرفتن یا تلاش برای پاک کردن گذشته، نه تنها غیرممکن است، بلکه می تواند باعث شود همسرتان احساس کند بخشی از وجودش را رد می کنید.
پذیرش به این معناست که شما می توانید گذشته را بپذیرید بدون اینکه اجازه دهید آن بر لحظه حال و آینده شما تسلط پیدا کند. این پذیرش، پایه ای برای همدلی و درک عمیق تر همسرتان فراهم می کند. با پذیرش این بخش از هویت او، شما فضایی برای رشد و شکوفایی در رابطه فعلی تان ایجاد می کنید. این پذیرش نشان دهنده بلوغ و قدرت شما در مواجهه با واقعیت هاست.
نقش اطرافیان و نحوه مدیریت واکنش های آن ها
نظرات و قضاوت های اطرافیان، به ویژه خانواده و دوستان، می تواند منبع بزرگی از چالش ها در این نوع روابط باشد. ممکن است با حرف ها، مقایسه ها یا حتی سوالات بی مورد درباره همسر سابق روبرو شوید. این دخالت ها می تواند حس ناامنی شما را تشدید کند یا باعث سوءتفاهم هایی در رابطه شود.
مهم ترین گام در این زمینه، ایجاد مرزهای روشن و سالم با اطرافیان است. به وضوح به آن ها بگویید که مایل نیستید درباره گذشته همسرتان صحبت کنید یا مقایسه هایی بین شما و همسر سابق او انجام شود. از همسرتان بخواهید که در این زمینه با شما همسو باشد و از شما در برابر دخالت های نابجا حمایت کند. در برخی موارد، لازم است که با افراد خاصی فاصله بگیرید یا تعاملات خود را محدود کنید. به یاد داشته باشید که اولویت، سلامت رابطه شما با همسرتان است و شما حق دارید از آن محافظت کنید.
روابط با اشخاص ثالث: چالش ها و راهکارها
یکی از پیچیده ترین جنبه های ازدواج با فردی که قبلاً ازدواج کرده، به خصوص اگر او فرزندانی از ازدواج قبلی داشته باشد، مدیریت روابط با اشخاص ثالث است. این اشخاص می توانند شامل فرزندان همسر، همسر سابق او و حتی خانواده گسترده تر باشند. تعاملات با این افراد نیازمند صبر، درک و استراتژی های دقیق است.
ایجاد رابطه با فرزندان همسر (فرزندخوانده)
اگر همسر شما از ازدواج قبلی خود دارای فرزند باشد، ایجاد یک رابطه سالم و دوستانه با آن ها یکی از بزرگترین و حساس ترین چالش هاست. در این مسیر، صبر، درک و پذیرش حرف اول را می زند. شما نقش یک حامی، یک دوست، و در برخی موارد، یک الگوی مثبت را ایفا می کنید، نه جایگزین والد بیولوژیک آن ها. تلاش برای جایگزینی مادر یا پدر واقعی، معمولاً با مقاومت و دلخوری فرزندان روبرو می شود.
مراحل ایجاد این رابطه باید به آرامی و با احترام به احساسات فرزندان طی شود. با آن ها صادق باشید و سعی کنید فعالیت های مشترکی پیدا کنید که مورد علاقه همه باشد. انتظارات واقع بینانه داشته باشید؛ ممکن است بلافاصله مورد پذیرش کامل آن ها قرار نگیرید. نقش همسرتان در این میان بسیار حیاتی است. او باید از شما حمایت کند، نقش شما را برای فرزندانش توضیح دهد و فضایی امن برای شکل گیری این رابطه فراهم آورد. درک این نکته که فرزندان همسر ممکن است وفاداری هایی به والد دیگر داشته باشند و این وفاداری نباید مورد تهدید قرار گیرد، کلیدی است.
تعاملات با همسر سابق (در صورت وجود و لزوم)
اگر همسر شما فرزند مشترک با همسر سابق خود داشته باشد، تعاملات با همسر سابق اجتناب ناپذیر خواهد بود. در این شرایط، تعیین مرزهای روشن و سالم در تعاملات بسیار اهمیت دارد. این تعاملات باید صرفاً بر مسائل مربوط به فرزندان و مسئولیت های والدینی متمرکز باشد و از ورود به حیطه های شخصی یا عاطفی به شدت پرهیز شود. رقابت یا دشمنی با همسر سابق، نه تنها به فرزندان آسیب می زند، بلکه رابطه شما را نیز مختل می کند.
حمایت همسرتان از شما در این تعاملات ضروری است. او باید نقش میانجی را به خوبی ایفا کند و از شما در برابر هرگونه رفتار نامناسب یا دخالت بیش از حد همسر سابق محافظت نماید. حضور شما در برخی جلسات مربوط به فرزندان می تواند مفید باشد، اما همیشه با هماهنگی و رضایت همسرتان. هدف نهایی، ایجاد یک محیط باثبات و آرام برای فرزندان است، و این امر با همکاری مسالمت آمیز و حرفه ای والدین ممکن می شود.
برقراری ارتباط موثر با خانواده همسر
خانواده همسر نیز می توانند بخشی از چالش های بیرونی باشند. آن ها ممکن است خاطراتی از ازدواج قبلی داشته باشند یا حتی ناخواسته درباره همسر سابق صحبت کنند. این شرایط می تواند حس ناراحتی و عدم پذیرش را در شما ایجاد کند. تثبیت جایگاه و هویت خود در خانواده همسر، نیازمند زمان و تلاش است.
صبر و احترام متقابل، کلید موفقیت در این روابط است. با خانواده همسرتان ارتباط برقرار کنید، اما مرزهای خود را نیز حفظ کنید. به آن ها نشان دهید که شما آماده ساختن خاطرات جدید و ایجاد روابط مثبت هستید. از همسرتان بخواهید که نقش حمایتی خود را ایفا کند و در صورت نیاز، با خانواده خود صحبت کند تا از هرگونه سوءتفاهم یا رفتار نامناسب جلوگیری شود. با گذشت زمان و نشان دادن شخصیت و ارزش های خود، می توانید جایگاه مستحکمی در دل آن ها پیدا کنید.
استراتژی های ساخت یک زندگی مشترک موفق در ازدواج مجدد
موفقیت در ازدواج مجدد، نیازمند آگاهی، تلاش مستمر و رویکردی متفاوت نسبت به ازدواج اول است. این بخش به شما کمک می کند تا با بهره گیری از استراتژی های کارآمد، پایه های یک زندگی مشترک پایدار و سرشار از عشق را بنا نهید، حتی اگر همسرتان قبلا ازدواج کرده باشد.
اهمیت ارتباط مستمر و فعال
ارتباط موثر، ستون فقرات هر رابطه سالمی است، و در ازدواج مجدد اهمیت آن دوچندان می شود. نیاز به گفتگو، گوش دادن فعال، و ابراز احساسات و نیازها در این روابط، بیش از پیش حس می شود. شما و همسرتان هر دو با تجربیات و پیش زمینه های متفاوتی وارد این رابطه شده اید، بنابراین ایجاد فضایی برای درک متقابل ضروری است.
یادگیری مهارت های حل اختلاف به شیوه سازنده، از دیگر جنبه های حیاتی ارتباط مستمر است. اختلافات اجتناب ناپذیرند، اما نحوه مدیریت آن ها می تواند تفاوت بین یک رابطه موفق و یک رابطه ناکام را رقم بزند. از جملات من استفاده کنید (مثلاً من احساس می کنم… به جای تو همیشه…) تا از حالت تهاجمی جلوگیری شود. جلسات منظم گفتگو درباره وضعیت رابطه، دغدغه ها و آرزوهای مشترک، می تواند به تقویت پیوند شما کمک شایانی کند.
تعریف انتظارات واقع بینانه از ازدواج مجدد
درک این نکته که ازدواج دوم، ویژگی ها و چالش های خاص خود را دارد، بسیار مهم است. مقایسه آن با یک ازدواج اول که هر دو طرف مجرد بوده اند، اشتباه و ناعادلانه است. انتظارات غیرواقع بینانه، یکی از دلایل اصلی نارضایتی و شکست در ازدواج های مجدد است. این رابطه ممکن است پیچیدگی هایی در زمینه مسائل مالی، فرزندان، خانواده و حتی تقسیم زمان داشته باشد که در ازدواج های اول کمتر دیده می شود.
با همسرتان بنشینید و انتظارات هر دو طرف را به طور شفاف بیان کنید. درباره نقش ها، مسئولیت ها، چالش های احتمالی و نحوه مواجهه با آن ها صحبت کنید. پذیرش این واقعیت که شما هر دو با کوله باری از تجربیات وارد این رابطه شده اید، و این کوله بار هم جنبه های مثبت و هم منفی دارد، به شما کمک می کند تا با نگاهی واقع بینانه و منطقی به آینده بنگرید.
خلق هویت و تجربیات جدید مشترک
تمرکز بر ساختن هویت مشترک و تجربیات جدید، یکی از قدرتمندترین راه ها برای تقویت رابطه شماست. به جای اینکه درگیر گذشته شوید، به دنبال فرصت هایی باشید تا خاطرات جدیدی با هم بسازید. این می تواند شامل سفر، شروع یک سرگرمی جدید، یا حتی ایجاد سنت های خانوادگی جدید باشد. این تجربیات مشترک، به شما کمک می کند تا احساس کنید یک تیم هستید و در حال ساختن یک زندگی منحصر به فرد با یکدیگر هستید.
زمانی برای همدیگر اختصاص دهید و به صورت منظم فعالیت های زوجی انجام دهید. این فعالیت ها به شما یادآوری می کنند که چرا با یکدیگر هستید و چه چیزی شما را به هم پیوند می دهد. ایجاد این هویت جدید، به تدریج جایگزین تصورات یا خاطراتی می شود که ممکن است از گذشته همسرتان در ذهن شما وجود داشته باشد و به شما کمک می کند تا نگاهتان را به سمت آینده متمرکز کنید.
همسرتان باید حامی فعال و اصلی شما در این مسیر باشد؛ زیرا حمایت متقابل، ستون فقرات هر رابطه پایداری است.
نقش حیاتی حمایت متقابل همسران
در این نوع روابط، حمایت متقابل از سوی همسر، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. شما باید احساس کنید که همسرتان در کنار شماست و دغدغه ها و احساسات شما را درک می کند. او باید به حرف های شما گوش دهد، همدلی نشان دهد و در مواقعی که احساس ناامنی یا اضطراب می کنید، آرامش بخش شما باشد.
نحوه درخواست حمایت و همدلی از همسر، خود یک مهارت است. به جای سرزنش یا انتظار، نیازهای خود را به وضوح و با لحنی آرام بیان کنید. به همسرتان بگویید چه چیزی نیاز دارید و چگونه می تواند به شما کمک کند. به همان اندازه، شما نیز باید حامی همسرتان باشید و چالش هایی که او ممکن است با آن روبرو باشد (مثلاً در مدیریت روابط با فرزندان یا همسر سابق) را درک کنید. این حمایت دوطرفه، اعتماد و صمیمیت را در رابطه شما عمیق تر می کند.
زمان و اهمیت دریافت مشاوره تخصصی
گاهی اوقات، علی رغم تمام تلاش ها، چالش های ازدواج مجدد آنقدر پیچیده می شوند که نیازمند کمک یک متخصص هستند. کمک گرفتن از یک مشاور خانواده یا روانشناس متخصص در زمینه ازدواج های مجدد، نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه بلوغ، هوشمندی و تعهد شما به رابطه است. یک مشاور می تواند فضایی امن و بی طرف را برای هر دو طرف فراهم کند تا احساسات، نگرانی ها و خواسته های خود را بیان کنند.
مشاور می تواند به شما کمک کند تا مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشید، الگوهای مخرب رفتاری را شناسایی کنید و استراتژی های جدیدی برای حل مسائل بیابید. مزایای مشاوره می تواند هم برای زوجین و هم برای هر یک از افراد به صورت مجزا باشد. اگر احساس می کنید که در چرخه تکراری بحث و جدل گیر کرده اید، یا احساسات منفی نظیر حسادت و ناامنی به شدت رابطه شما را تحت الشعاع قرار داده اند، زمان آن رسیده است که از کمک متخصص بهره ببرید. این سرمایه گذاری برای آینده رابطه شماست.
مشاوره می تواند به ویژه در موارد زیر مفید باشد:
- مشکلات مستمر در برقراری ارتباط موثر.
- افزایش حسادت یا ناامنی که به رابطه آسیب می زند.
- اختلاف نظرهای شدید و دائمی بر سر مسائل مالی یا فرزندان.
- احساس عدم پذیرش از سوی خانواده همسر یا فرزندان.
- عدم توانایی در رها کردن گذشته و تمرکز بر حال.
تکنیک های مشاوره شامل روان درمانی فردی، زوج درمانی، و در برخی موارد، خانواده درمانی می شود تا به بهترین شکل به نیازهای خاص شما پاسخ دهد. انتخاب مشاور مناسب که تجربه کار با زوجین در ازدواج های مجدد را دارد، می تواند تفاوت چشمگیری در نتایج ایجاد کند.
نتیجه گیری
مواجهه با این واقعیت که همسرتان قبلا ازدواج کرده، بدون شک چالش ها و دغدغه های خاص خود را به همراه دارد. اما این وضعیت، به هیچ عنوان به معنای پایان راه یا ناتوانی در ساختن یک زندگی مشترک شاد و پایدار نیست. همانطور که در این مقاله به تفصیل بررسی شد، با آگاهی، تلاش، همدلی و ارتباط موثر، می توانید از این چالش ها عبور کرده و پیوندی عمیق و مستحکم را بنا نهید.
به یاد داشته باشید که گذشته همسر شما بخشی جدایی ناپذیر از زندگی اوست، اما نباید تعریف کننده رابطه فعلی شما باشد. شما و همسرتان، هر دو قدرت ساختن آینده ای روشن و مملو از عشق را دارید. این مسیر نیازمند صبر، خودباوری و تلاشی مداوم برای درک و حمایت متقابل است. با پذیرش واقعیت ها، مدیریت هوشمندانه احساسات درونی و بیرونی، و بهره گیری از راهکارهای سازنده، می توانید نشان دهید که عشق و تعهد شما توانایی غلبه بر هر مانعی را دارد. به توانایی خود و قدرت رابطه تان ایمان داشته باشید و برای بهبود مستمر آن گام بردارید.