ماجرای قهرمانی دختری که به پدرش قول داد کشتی‌گیر شود

به پدرم قول داده بودم که کشتی گیر شوم، وقتی مدال طلا گرفتم سر مزارش رفتم و گفتم الوعده وفا…

داستان قهرمانانه دختری که با پدرش قول مبارزه می دهد

به گزارش میجیک، رقابت‌های بین‌المللی کشتی آلیش جام ارکین‌بایف بانوان توسط قرقیزستان برگزار شد که در وزن 70 کیلوگرم، فاطمه فتاحی در وزن 60 کیلوگرم، مریم احمدی در وزن 75 کیلوگرم و هانیه عاشوری موفق به کسب 3 مدال نقره شدند. . در وزن 75+ کیلوگرم

سپیده بابایی در 31 سالگی برای اولین بار به مسابقات بین المللی اعزام شد و خوش رنگ ترین مدال را کسب کرد. او گفت که از کودکی به کشتی علاقه داشته و به پدرش قول داده که روزی بجنگد. پدرش قبل از اینکه در جنگل دیده شود فوت کرد، اما دخترش به قول خود عمل کرد.

این کشتی گیر با میجیک گفت و گو کرد و از کسب مدال در 31 سالگی صحبت کرد.

چرا کشتی را به عنوان ورزش انتخاب کردید؟

من 31 سال سن دارم و برخلاف بسیاری از کشتی گیرانی که از جودو یا رشته های دیگر شروع کردند، کشتی را شروع کردم و در هیچ رشته دیگری شرکت نکردم. برادر من یک کشتی گیر و ملی پوش سابق است. من از بچگی عاشق این ورزش بودم و همیشه به پدرم قول می دادم که اگر در 30 سالگی کشتی بانوان فعال شود، در این ورزش شرکت کنم. خوشبختانه کشتی کلاسیک آمد و به من پیشنهاد مسابقه دادند، یادم هست اولین باری که به من پیشنهاد دادند تا صبح نخوابم و حالم بد شد.

داستان قهرمانانه دختری که با پدرش قول مبارزه می دهد

از چه زمانی فعالیت خود را در کشتی شروع کردید و در مسابقات شرکت کردید؟

تقریباً 6 سال از کشتی گرفتن از یک کشتی کلاسیک می گذرد. متاسفانه چون مسابقات کلاسیک استانی و کشوری شرایط سنی داشت، دو سال اول نتوانستم در این مسابقات شرکت کنم اما بعد گفتند هر تیمی می تواند یک کشتی گیر بالای 23 سال داشته باشد. در چهار فصل فنی‌ترین ستاره مسابقات و کشتی‌گیر شدم و به تیم ملی رفتم، اما چون کشتی کلاسیک مسابقات آسیایی و جهانی نداشت، شکست خوردم و آلیش را برگرداندم.

شما ابتدا به یک مسابقه بین المللی اعزام شدید، تجربه شما چگونه بود؟

پس از پشت سر گذاشتن مسابقات استانی، در مسابقه کمپ خواهرم زهرا یزدانی را که همتراز خودم بود شکست دادم و قهرمان کشور شدم. آنجا شماره دو را تمام کردم و به تیم ملی رسیدم. در ارتش خیلی خوب بودم و پیشرفت کردم تا اینکه به قرقیزستان اعزام شدم. این اولین اعزام من به یک تورنمنت بین المللی بود و بیشتر از تیم استرس داشتم. حریفم را نمی شناسم اما کشتی اول را با مشت فنی بردم، کشتی دوم را با اختلاف 6 امتیاز و کشتی آخری را صفر بردم.

سطح ورزشکاران ما بسیار بالاست و کشورهای دیگر نمی توانند چیزی به ما بگویند. با اینکه قبل از به دنیا آمدن کودک سردشان بود، اما همه ظاهرشان خوب بود. این اولین انتشار من بود و استرس بیشتری داشتم. برعکس فینال خانم عاشوری پیش من بود و بعد از باخت استرسم دو چندان شد و صدای ضربان قلبم را می شنیدم، چون او هم تجربه کسب مدال طلای جهانی را داشت اما ناکام ماند و خیلی داد. از ترس. خدا را شکر که خوب کار کردم و با آغوش پر برگشتم.

داستان قهرمانانه دختری که با پدرش قول مبارزه می دهد

در مورد احساس خود پس از کسب مدال طلا صحبت کنید

احساس من وقتی طلا گرفتم غیرقابل توصیف است. من افتخار می کنم که پرچم کشورم را در دست دارم و به کشورهای دیگر افتخار می کنم. پدرم روزی را که من کشتی می گرفتم ندیده بود و قبلاً فوت کرده بود، اما وقتی از قرقیزستان برگشتم سر مزارش رفتم و گفتم: «الوعا وفا، هر چه خواستم انجام دادم».

شما هم مادر هستید، آیا این کار را برایتان سخت‌تر نمی‌کند؟

من یک پسر 11 ساله دارم که فوتبال بازی می کند اما کشتی هم می کشد. او یک مشوق اصلی است و مطمئناً می گوید که اگر به آموزش نیاز دارید، قول می دهم یاد بگیرید.

زمانی که فردی موفق می شود، نه تنها نتیجه تلاش خود اوست، بلکه تاثیر افراد اطرافش نیز هست. من هم از طرف خانواده و اطرافیانم انگیزه و تشویق شده ام. من یک مادر هستم و با خانواده شوهرم زندگی می کنم. شاید همه جای من ادامه ندهند. من دارم بزرگتر میشم و بعضیا میگن باید تمرین کنی، ولی من اینجوری دوست دارم و حتی اگه سختی باشه تا آخرش تلاش میکنم.

اخرین حرف

از خانم میرزایی سرپرست تیم، خانم درخشانی نایب رییس بانوان فدراسیون و خانم براتی سرمربی تیم ملی نهایت تشکر را دارم. او واقعاً زحمت کشید.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا