جرم جعل مقید است یا مطلق

وکیل

جرم جعل مقید است یا مطلق

جرم جعل در نظام حقوقی ایران، بنا بر دیدگاه غالب حقوقدانان و رویه قضایی، جرمی مطلق محسوب می شود، زیرا صرف ارتکاب عمل مادی جعل با قصد تقلب و قابلیت اضرار، فارغ از حصول ضرر بالفعل، برای تحقق آن کفایت می کند. این تمایز در تبیین ارکان جرم و پیامدهای قضایی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

جرم جعل، به عنوان یکی از جرایم مهم علیه آسایش عمومی و امنیت معاملات، جایگاه ویژه ای در نظام حقوقی ایران دارد. این جرم نه تنها به افراد، بلکه به اعتماد عمومی جامعه نسبت به اسناد و نوشته ها نیز خدشه وارد می کند. یکی از مباحث اساسی و چالش برانگیز در تحلیل حقوقی جعل، ماهیت آن از منظر مطلق یا مقید بودن است. این بحث صرفاً یک جدل نظری نیست، بلکه پیامدهای عملی گسترده ای در نحوه اثبات جرم، احراز ارکان آن و تعیین مجازات دارد. پاسخ به این سوال کلیدی، مسیر فهم بسیاری از ظرایف حقوقی مرتبط با جعل را هموار می سازد. در این مقاله، با ارائه تعاریف پایه، تحلیل ارکان جرم جعل، و بررسی دقیق دیدگاه های مختلف حقوقدانان و رویه قضایی، به این پرسش بنیادین پاسخ خواهیم داد و ابعاد مختلف این جرم را به شکلی جامع و تخصصی مورد تحلیل قرار می دهیم.

مبانی و تعاریف جرم جعل

برای درک صحیح ماهیت جرم جعل، نخست باید به تعریف جامع و دقیق این جرم و انواع آن پرداخت و سپس ارکان تشکیل دهنده آن را تبیین کرد. این مبانی، بستر لازم را برای تحلیل عمق تر مطلق یا مقید بودن جعل فراهم می آورند.

تعریف جامع جرم جعل در قانون و حقوق

واژه جعل در لغت به معنای قرار دادن، آفریدن، ساختن، برگردانیدن و تقلب کردن آمده است. در اصطلاح حقوقی، ماده 523 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) به تعریف مصادیق جعل پرداخته است، هرچند تعریف جامع و مانعی از خودِ جرم ارائه نکرده است. این ماده بیان می دارد: «جعل و تزویر عبارتند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیررسمی، خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته ای به نوشته دیگر یا به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر این ها به قصد تقلب.»

با این حال، حقوقدانان تعاریف مختلفی برای جعل ارائه داده اند که هر یک بر جنبه ای از این جرم تأکید دارند. به عنوان مثال، دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی جعل را «تغییر حقیقت در اسناد و نوشته ها با قصد اضرار» تعریف می کند. دکتر میرمحمد صادقی نیز معتقد است جعل عبارت است از «ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به قصد جا زدن آن ها به عنوان اصل برای استفاده خود یا دیگری با علم بر قابلیت اضرار به غیر.»

تعریف دکتر میرمحمد صادقی، هرچند جامعیت زیادی دارد، اما می توان برخی ویژگی ها و ایرادات را برای آن برشمرد:

  • این تعریف بر علم به قابلیت اضرار تأکید دارد، نه لزوماً حصول ضرر بالفعل.
  • جعل را یک جرم فعل مثبت می داند و با ترک فعل محقق نمی شود.
  • موضوع جرم را «نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون» می داند.
  • قصد تقلب را شرط تحقق جرم می شمارد.
  • ایراد اصلی به این تعریف، همانند تعریف قانونی، عدم شمول آن بر «جعل رایانه ای» است که در سال های اخیر اهمیت فزاینده ای یافته است. همچنین، برخی حقوقدانان، مانند دکتر عباس زراعت، بر این باورند که جعل، جرمی مقید است که در عمل باید ضرر مادی، معنوی یا اجتماعی بالفعل ایجاد کند، دیدگاهی که در بخش های بعدی به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.

با توجه به این نقدها و بررسی ها، می توان یک تعریف جامع تر از جرم جعل ارائه داد: جعل عبارت است از «تغییر متقلبانه حقیقت در یک سند یا نوشته و یا هر شیء دیگری که قابلیت استناد حقوقی داشته باشد، با استفاده از روش های پیش بینی شده در قانون یا عرف، به قصد اضرار به غیر یا استفاده ناروا، به نحوی که این تغییر دارای قابلیت اضرار باشد.» این تعریف هم جعل سنتی و هم جعل رایانه ای را شامل می شود و بر قصد تقلب، تغییر حقیقت، و قابلیت اضرار تأکید می کند.

انواع جعل و مصادیق آن

جرم جعل به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم می شود: جعل مادی و جعل معنوی. همچنین، با پیشرفت فناوری، «جعل رایانه ای» نیز به عنوان یک نوع جدید مطرح شده است.

جعل مادی

جعل مادی به تغییرات فیزیکی و ظاهری در اسناد و نوشته ها گفته می شود که موجب تغییر حقیقت در آن ها گردد. این نوع جعل، محسوس و قابل رؤیت است. مصادیق رایج آن، که در ماده 523 قانون مجازات اسلامی نیز به آن ها اشاره شده است، عبارتند از:

  • خراشیدن یا تراشیدن: پاک کردن بخشی از نوشته یا ارقام به نحوی که اصالت آن مخدوش شود. مانند تراشیدن صفر از یک عدد.
  • قلم بردن: تغییر دادن کلمات یا عبارات با قلم. مثلاً تغییر نام یک شخص به نام دیگر.
  • الحاق: اضافه کردن کلمه، عدد یا عبارت جدید به متن سند. افزودن نام به فهرست مالکین.
  • محو یا اثبات: از بین بردن بخشی از سند (محو) یا بازگرداندن بخش محو شده (اثبات).
  • سیاه کردن: پوشاندن بخشی از متن یا ارقام با جوهر یا هر ماده دیگر.
  • تغییر تاریخ سند: تقدیم یا تأخیر تاریخ نسبت به تاریخ حقیقی آن. مانند تغییر تاریخ چک.
  • الصاق: چسباندن یک نوشته یا تصویر به سند اصلی به منظور تغییر مفهوم آن.
  • ساختن مهر یا امضاء: ایجاد مهر یا امضای جعلی که متعلق به شخص یا نهاد دیگری است.
  • ساختن نوشته یا سند: ایجاد یک سند کاملاً جدید از اساس، با ظاهری مشابه اسناد اصلی.

جعل معنوی (مفادی)

جعل معنوی یا مفادی، برخلاف جعل مادی، تغییرات فیزیکی در سند ایجاد نمی کند، بلکه به تغییر حقیقت در محتوای سند، توسط افرادی که وظیفه تنظیم سند را بر عهده دارند، اشاره دارد. این نوع جعل، نامحسوس و پنهان است و از طریق تحریف مضمون یا تغییر واقعیت در اسناد رسمی توسط مأموران و افراد مسئول محقق می شود. ماده 534 قانون مجازات اسلامی به این نوع جعل می پردازد: «هر یک از کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مأمورین به خدمات عمومی که در تحریر نوشته ها و قراردادهای راجع به وظایفشان مرتکب جعل و تزویر شوند اعم از اینکه: موضوع یا مضمون آن را تغییر دهند یا گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی یا تقریرات یکی از طرفین را تحریف کنند یا امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل جلوه دهند یا چیزی را که به آن اقرار نشده است اقرار شده قلمداد کنند و یا تاریخ سند را مقدم یا مؤخر بنویسند یا وضع مهر یا امضای رسمی یا غیررسمی را بدون اجازه از صاحب آن به نام شخص یا اشخاصی که هیچ گونه وجود خارجی ندارند بنمایند علاوه بر مجازات های اداری و جبران خسارت وارده به حبس از یک تا پنج سال یا به شصت میلیون تا دویست و پنجاه میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»

تفاوت کلیدی با جعل مادی این است که در جعل معنوی، اصالت ظاهری سند حفظ می شود، اما حقیقت درونی آن مخدوش می گردد. برای مثال، منشی دادگاه که اظهارات شاهد را به گونه ای نادرست در صورت جلسه منعکس می کند، مرتکب جعل معنوی شده است.

جعل رایانه ای

با گسترش فناوری اطلاعات، «جعل رایانه ای» نیز به عنوان نوعی جدید از جعل مطرح شده است. این نوع جعل، شامل هرگونه تغییر، محو، یا ایجاد داده های رایانه ای، اسناد الکترونیکی، امضای دیجیتال و نظایر آن به قصد تقلب و اضرار است. قانون جرایم رایانه ای در مواد 6 و 7 خود به این جرم پرداخته و مصادیق آن را جرم انگاری کرده است. جعل رایانه ای می تواند ماهیتی مادی (مانند تغییر داده ها در یک فایل) یا معنوی (مانند تحریف یک پیام الکترونیکی) داشته باشد.

ارکان تشکیل دهنده جرم جعل

برای تحقق هر جرمی، وجود سه رکن اصلی ضروری است که در جرم جعل نیز این ارکان باید احراز شوند: رکن قانونی، رکن مادی و رکن معنوی.

رکن قانونی

رکن قانونی جرم جعل در مواد 523 تا 542 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب 1375 و همچنین مواد 6 و 7 قانون جرایم رایانه ای مصوب 1388 بیان شده است. این مواد قانونی، هر یک به تفصیل، مصادیق و مجازات های انواع جعل و همچنین استفاده از سند مجعول را مشخص کرده اند.

رکن مادی

رکن مادی جرم جعل، همان عمل فیزیکی است که توسط جاعل انجام می شود. این رکن، شامل «فعل مثبت» است؛ بدین معنا که جعل صرفاً با انجام یک عمل محقق می شود و «ترک فعل» (انجام ندادن کاری) نمی تواند موجب تحقق جرم جعل شود. مصادیق رکن مادی در ماده 523 قانون مجازات اسلامی به وضوح بیان شده اند (ساختن، خراشیدن، تراشیدن، الحاق و …). ویژگی مهم دیگر رکن مادی جعل، «شبیه سازی و قابلیت اضرار» است. یعنی عمل جعل باید به نحوی باشد که سند یا نوشته مجعول، شباهت کافی با اصل را داشته باشد تا بتواند دیگران را فریب دهد و در نتیجه، پتانسیل ایجاد ضرر را داشته باشد. یک سند کاملاً ناشیانه و غیرقابل باور که هیچکس را فریب نمی دهد، رکن مادی جعل را به درستی محقق نمی کند.

رکن معنوی

رکن معنوی که به آن «سوء نیت» نیز گفته می شود، شامل دو جزء است: سوء نیت عام و سوء نیت خاص.

  • سوء نیت عام: عبارت است از قصد انجام عمل مادی جعل (مثلاً قصد ساختن یا تغییر دادن سند). جاعل باید آگاهانه و با اراده به ارتکاب یکی از اعمال فیزیکی جعل بپردازد.
  • سوء نیت خاص: این جزء از رکن معنوی، شامل دو بخش است:
    1. قصد تقلب: جاعل باید قصد داشته باشد که سند جعلی را به جای سند اصلی جا بزند و دیگران را فریب دهد.
    2. علم به قابلیت اضرار: جاعل باید بداند که عمل او می تواند منجر به ورود ضرر (اعم از مادی یا معنوی) به شخص یا اشخاص ثالث شود، حتی اگر قصدش ضرر رساندن به شخص خاصی نباشد یا ضرر بالفعل نیز محقق نشود. این قابلیت اضرار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و اغلب به عنوان وجه تمایز اصلی جرم جعل از صرف دروغ گویی یا عملیات بی اثر شناخته می شود.

      جرم جعل، برخلاف تصور اولیه، لزوماً به حصول ضرر بالفعل نیازمند نیست، بلکه صرف قابلیت اضرار و قصد تقلب برای تحقق آن کفایت می کند. این ویژگی، آن را در دسته جرایم مطلق قرار می دهد.

بنابراین، برای تحقق جرم جعل، تنها کافی است که جاعل با قصد تقلب، سندی را به گونه ای تغییر دهد که این تغییر، پتانسیل ایجاد ضرر را داشته باشد.

بررسی ماهیت مقید یا مطلق بودن جرم جعل

یکی از مهم ترین مباحث نظری و کاربردی در حقوق کیفری، تمایز میان جرایم مطلق و مقید است. درک این تمایز برای تحلیل دقیق ماهیت جرم جعل ضروری است.

مفهوم جرایم مطلق و مقید

جرایم از لحاظ نیاز به حصول نتیجه خاص، به دو دسته مطلق و مقید تقسیم می شوند:

  • جرم مطلق: جرمی است که برای تحقق آن، صرف انجام رفتار مجرمانه (فعل یا ترک فعل) توسط مرتکب کفایت می کند و نیاز به حصول یک نتیجه خاص خارجی ندارد. به عبارت دیگر، مجرد ارتکاب عمل ممنوعه توسط قانون گذار، جرم را کامل می کند. مثال هایی از جرایم مطلق شامل توهین، جاسوسی، و حمل سلاح غیرمجاز است. در این جرایم، قانون گذار، نفس عمل را فارغ از پیامد فوری آن، برای جامعه خطرناک می داند.
  • جرم مقید: جرمی است که علاوه بر ارتکاب رفتار مجرمانه، برای تکمیل آن، حصول یک نتیجه خاص خارجی نیز ضروری است. به این معنا که تا زمانی که نتیجه مورد نظر قانون گذار حاصل نشود، جرم به طور کامل تحقق نیافته است (هرچند ممکن است شروع به جرم محسوب شود). مثال های بارز جرایم مقید عبارتند از قتل (که حصول نتیجه سلب حیات است) و کلاهبرداری (که حصول نتیجه بردن مال غیر است).

این تمایز، در فرآیند اثبات جرم، تعیین مجازات و حتی امکان تحقق شروع به جرم، اهمیت بسزایی دارد.

جرم جعل در بوته نقد: مطلق یا مقید؟

بحث درباره مطلق یا مقید بودن جرم جعل، از دیرباز مورد اختلاف حقوقدانان بوده است. دو دیدگاه اصلی در این زمینه وجود دارد:

دیدگاه اول: جعل به عنوان جرم مطلق (دیدگاه رایج و غالب)

این دیدگاه که نظر اکثر حقوقدانان و رویه قضایی غالب در ایران است، جرم جعل را جرمی مطلق می داند. استدلال اصلی این دیدگاه این است که قانون گذار در مواد مربوط به جعل، صرف «عمل تغییر حقیقت» را با «قصد تقلب» و «قابلیت اضرار» کافی برای تحقق جرم می داند و «حصول ضرر بالفعل» را شرط نمی شمارد.

  • استدلال بر پایه «قابلیت اضرار»: عنصر قابلیت اضرار به معنای پتانسیل ایجاد ضرر است، نه لزوماً تحقق بالفعل آن. این قابلیت، به عنوان یک عنصر عینی در رکن مادی یا یک عنصر روانی در سوء نیت خاص (علم به قابلیت اضرار) مورد توجه قرار می گیرد. به این معنا که سند مجعول باید در نگاه افراد عادی، آنقدر مشابه سند اصلی باشد که بتواند آن ها را فریب دهد و در صورت استفاده، منجر به ضرر شود. اگر سند مجعول آنقدر ناشیانه ساخته شده باشد که هیچکس را فریب ندهد، قابلیت اضرار ندارد و رکن مادی یا معنوی جرم محقق نمی شود. اما اگر سند دارای این پتانسیل باشد، حتی اگر به دلیل عدم استفاده یا کشف زودهنگام، ضرری به کسی نرسیده باشد، جرم جعل کامل است.
  • مثال عملی: فرض کنید شخصی با مهارت بسیار، یک امضای جعلی از یک فرد مهم را در پای یک سند عادی می سازد، به قصد اینکه بعدها از آن استفاده کند. اما قبل از اینکه فرصت استفاده پیدا کند، توسط پلیس شناسایی و دستگیر می شود. در این حالت، با وجود اینکه هیچ ضرر بالفعل مالی یا معنوی به کسی وارد نشده، اما چون سند قابلیت اضرار داشته و قصد تقلب نیز وجود داشته، جرم جعل کامل تلقی می شود.

دیدگاه دوم: جعل به عنوان جرم مقید (دیدگاه تحلیلی و انتقادی برخی حقوقدانان)

برخی از حقوقدانان، جرم جعل را جرمی مقید به حصول نتیجه (حصول ضرر بالفعل) می دانند. این دیدگاه، که اقلیت را تشکیل می دهد، بر مبنای سیاست کیفری حداقلی گرایی و لزوم حمایت از حقوق و آزادی های فردی استوار است.

  • استدلال اصلی: طرفداران این دیدگاه معتقدند که جعل بدون ایجاد ضرر مادی، معنوی یا اجتماعی، تنها یک فعل ناقص و بدون اثر مجرمانه است. به زعم آن ها، هدف قانون گذار از جرم انگاری جعل، جلوگیری از ورود ضرر به افراد و جامعه است و لذا تا زمانی که این ضرر محقق نشده باشد، جرم کامل نیست. صرف قابلیت اضرار، بدون تحقق خارجی، به تنهایی نمی تواند یک جرم را کامل کند.
  • نقد «قابلیت اضرار»: این گروه، مفهوم «قابلیت اضرار» را به عنوان جایگزین «حصول نتیجه» کافی نمی دانند. آن ها استدلال می کنند که اگر ضرر بالفعل محقق نشود، ارتکاب عمل جعل نباید به عنوان یک جرم کامل مجازات شود، بلکه نهایتاً می تواند در مراحل شروع به جرم یا اقدام مجرمانه قرار گیرد.
  • پیامدهای پذیرش این دیدگاه: اگر جعل جرمی مقید شناخته شود، در بسیاری از پرونده ها، اثبات ضرر بالفعل به عنوان رکن اصلی جرم، به چالش کشیده می شود و ممکن است بسیاری از اعمال جعل که منجر به ضرر نشده اند، از دایره مجازات خارج شوند. این امر می تواند به افزایش ناامنی در معاملات و کاهش اعتبار اسناد بینجامد.

نتیجه گیری و تحلیل نهایی در مورد ماهیت جعل

با جمع بندی استدلال های فوق، می توان گفت که جرم جعل در اغلب تفاسیر حقوقی و رویه قضایی ایران، به عنوان یک جرم مطلق در نظر گرفته می شود. این دیدگاه بر پایه این واقعیت استوار است که قانون گذار صرف «تغییر حقیقت» در یک سند یا نوشته با «قصد تقلب» و «قابلیت اضرار» را برای تکمیل جرم کفایت می داند. «قابلیت اضرار»، نه به عنوان «حصول نتیجه» به مفهوم جرایم مقید، بلکه به عنوان یک عنصر ذاتی در ماهیت فعل جعل تلقی می شود که آن را از یک دروغ گویی ساده یا عملی بی اثر متمایز می سازد.

به عبارت دیگر، هدف از جرم انگاری جعل، محافظت از اعتبار و سندیت اسناد و نوشته ها است. به محض اینکه سندی با قصد تقلب و قابلیت فریب دیگران جعل شود، اعتبار نظام اسنادی خدشه دار می شود، فارغ از اینکه آیا در نهایت به ضرر خاصی منجر شده است یا خیر. این رویکرد، حمایت گسترده تری از اعتماد عمومی در روابط اجتماعی و اقتصادی را فراهم می آورد.

تمایز مهمی که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد، بین جرم «جعل» و جرم «استفاده از سند مجعول» است. جرم جعل، عمل تغییر حقیقت در سند است، در حالی که جرم استفاده از سند مجعول، به کار بردن آن سند جعلی است. اغلب، جرم استفاده از سند مجعول است که با قصد حصول نتیجه یا ضرر بالفعل همراه است و به همین دلیل، بیشتر به جرایم مقید نزدیک می شود. اما خود عمل جعل، با معیار «قابلیت اضرار»، مطلق تلقی می گردد.

جنبه های کاربردی و مرتبط با جرم جعل

پس از بررسی ماهیت جرم جعل از منظر مطلق یا مقید بودن، لازم است به جنبه های کاربردی و مرتبط با این جرم، از جمله مفهوم ضرر، جرم استفاده از سند مجعول، مجازات ها و نحوه اثبات آن نیز پرداخته شود.

مفهوم ضرر و قابلیت اضرار در جرم جعل

همانطور که پیش تر اشاره شد، در جرم جعل، قابلیت اضرار نقش محوری دارد. ضرر در اینجا، معنای وسیعی دارد و می تواند ابعاد مختلفی را در بر گیرد:

  • ضرر مادی: مانند از دست دادن مال، از بین رفتن حق مالی، یا ایجاد تعهد مالی.
  • ضرر معنوی: مانند خدشه دار شدن حیثیت، آبرو، یا اعتبار فرد.
  • ضرر فردی: ضرری که مستقیماً متوجه یک شخص حقیقی یا حقوقی خاص می شود.
  • ضرر اجتماعی: ضرری که به اعتماد عمومی جامعه به اسناد و معاملات وارد می شود. این نوع ضرر، به ویژه در جعل اسناد رسمی، از اهمیت بالایی برخوردار است.

نحوه اثبات قابلیت اضرار در دادگاه، عمدتاً از طریق بررسی ماهیت سند مجعول و شباهت آن به سند اصلی، و همچنین پتانسیل فریبندگی آن انجام می گیرد. به این معنا که کارشناسان خط و امضا و قاضی پرونده باید احراز کنند که سند جعلی، به گونه ای بوده که می توانسته شخص یا اشخاص را به اشتباه اندازد و به موجب آن، حقی از آن ها سلب یا از مزایایی محروم شوند.

در خصوص تفاوت ضرر در اسناد عادی و رسمی، نکته مهم این است که در اسناد رسمی، ضرر جنبه نوعی داشته و مفروض است. به دلیل اهمیت و اعتبار اسناد رسمی در نظم عمومی و حقوق شهروندان، هرگونه خدشه به آن ها، حتی بدون اثبات ضرر بالفعل به شخص خاص، به منزله ضرر به اعتماد عمومی تلقی می شود و از همین رو، قانون گذار برای جعل اسناد رسمی مجازات های شدیدتری پیش بینی کرده است. در حالی که در اسناد عادی، نیاز به اثبات قابلیت اضرار به صورت ملموس تر است.

جرم استفاده از سند مجعول

جرم استفاده از سند مجعول، جرمی مستقل از جرم جعل است، هرچند اغلب در ارتباط نزدیک با آن ارتکاب می یابد. بسیاری از جاعلان، سندی را به قصد استفاده از آن جعل می کنند.

  • تعریف: استفاده از سند مجعول به معنای به کار بردن سند جعلی به قصد تقلب و اضرار، با علم به جعلی بودن آن است.
  • ارکان آن:
    • عنصر قانونی: در مواد مختلف قانون مجازات اسلامی، در کنار جرم جعل، به مجازات استفاده از سند مجعول نیز اشاره شده است (مثلاً در ماده 536 قانون مجازات اسلامی).
    • عنصر مادی: شامل هرگونه فعلی است که سند مجعول را به نحوی وارد چرخه معاملات یا روابط حقوقی کند. مانند ارائه سند به دادگاه، تسلیم به بانک، نشان دادن به دیگری برای فریب او و غیره.
    • عنصر معنوی: شامل «علم و عمد» به مجعول بودن سند و «قصد اضرار» یا «قصد بهره برداری نامشروع» از آن است. اگر فردی بدون آگاهی از جعلی بودن سند، آن را به کار برد، مرتکب این جرم نشده است.
  • رابطه جرم جعل و استفاده از سند مجعول: این دو جرم، مستقل از یکدیگر هستند. ممکن است فردی سندی را جعل کند اما از آن استفاده نکند؛ در این صورت فقط مرتکب جرم جعل شده است. همچنین ممکن است فردی سندی را جعل نکند اما با علم به جعلی بودن آن، از آن استفاده کند؛ در این صورت فقط مرتکب جرم استفاده از سند مجعول شده است. در حالتی که یک فرد هم جاعل باشد و هم از سند مجعول استفاده کند، معمولاً به هر دو جرم محکوم می شود (تعدد جرم).
  • ماهیت جرم استفاده از سند مجعول: برخلاف جرم جعل که غالباً مطلق است، جرم استفاده از سند مجعول، بیشتر به جرایم مقید نزدیک می شود. چرا که در این جرم، اغلب قصد نهایی مرتکب، حصول یک نتیجه خاص (مانند بردن مال، سلب حق و …) است و صرف به کار بردن سند بدون هیچگونه اثر و قصدی، ممکن است جرم محسوب نشود. البته این نکته نیز مورد بحث حقوقی است و برخی آن را نیز مطلق می دانند، اما رویه قضایی به سمت احراز قصد اضرار یا نفع بردن در استفاده تمایل دارد.

    گرچه جرم جعل عموماً مطلق تلقی می شود، اما جرم «استفاده از سند مجعول» به دلیل همراهی با قصد بهره برداری و حصول نتیجه، بیشتر به ماهیت جرایم مقید نزدیک است و از این حیث با جعل تفاوت ماهوی دارد.

مجازات های قانونی جرم جعل و استفاده از سند مجعول

مجازات جرم جعل و استفاده از سند مجعول در قانون مجازات اسلامی، بر اساس نوع سند (عادی یا رسمی)، اهمیت آن، و موقعیت جاعل (کارمند دولت یا شخص عادی) متفاوت است. مواد 524 تا 542 قانون مجازات اسلامی به این موارد می پردازد. به عنوان مثال:

نوع سند / مرتکب مجازات جعل مجازات استفاده از سند مجعول
اسناد هویتی (شناسنامه، گذرنامه) حبس و جزای نقدی حبس و جزای نقدی
سند رسمی (توسط کارمند دولت) 1 تا 5 سال حبس یا جزای نقدی طبق مجازات جعل اسناد رسمی
سند رسمی (توسط افراد عادی) 6 ماه تا 3 سال حبس یا جزای نقدی 6 ماه تا 3 سال حبس یا جزای نقدی
سند عادی 3 ماه تا 1 سال حبس یا جزای نقدی 3 ماه تا 1 سال حبس یا جزای نقدی
مهر و امضای مقامات (توسط کارمند دولت) حبس و جزای نقدی طبق مجازات جعل

لازم به ذکر است که قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399، در برخی موارد موجب تخفیف در مجازات های حبس شده است. همچنین، میزان ضرر و زیان وارده، نوع جعل، و سایر شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر پرونده در تعیین مجازات نهایی توسط قاضی مؤثر خواهد بود.

نحوه اثبات جرم جعل و استفاده از سند مجعول

اثبات جرم جعل و استفاده از سند مجعول، اغلب نیازمند بررسی های کارشناسی دقیق است. مهم ترین ادله اثبات در این زمینه عبارتند از:

  • نظریه کارشناسان خط و امضا: متخصصین با بررسی دقیق اسناد، تطبیق آن ها با نمونه های اصلی و استفاده از تکنیک های علمی، جعلی بودن سند یا امضا را تأیید می کنند.
  • اقرار: اقرار صریح جاعل یا استفاده کننده از سند مجعول در مراجع قضایی.
  • شهادت: شهادت شهود آگاه که از عمل جعل یا استفاده از سند مجعول اطلاع داشته باشند.
  • علم قاضی: قاضی می تواند با توجه به مجموع قراین و امارات موجود در پرونده، از جمله تحقیقات محلی، گزارش ضابطین، و سایر مدارک، به علم لازم برای اثبات جرم دست یابد.
  • بررسی های فنی: در جعل رایانه ای، بررسی و تحلیل داده های دیجیتال توسط متخصصین فنی بسیار حائز اهمیت است.

جنبه عمومی و خصوصی جرم جعل و مرور زمان

جرم جعل، هم دارای جنبه عمومی و هم دارای جنبه خصوصی است:

  • جنبه خصوصی: مربوط به حقوق متضرر از جرم (شاکی خصوصی) است. رضایت شاکی می تواند در جنبه خصوصی پرونده تأثیرگذار باشد و موجب توقف تعقیب یا تخفیف مجازات گردد (در جرایم قابل گذشت)، اما در جعل و استفاده از سند مجعول (که غالباً از جرایم غیرقابل گذشت هستند)، رضایت شاکی فقط می تواند در میزان مجازات تعیین شده (جنبه عمومی) تخفیف ایجاد کند و به طور کلی موجب منع تعقیب یا سقوط مجازات نمی شود.
  • جنبه عمومی: مربوط به اخلال در نظم عمومی و امنیت اجتماعی است. قانون گذار به دلیل آثار مخرب جعل بر اعتماد عمومی، حتی در صورت رضایت شاکی خصوصی، به تعقیب و مجازات جاعل می پردازد.

مرور زمان: مرور زمان، دوره ای است که پس از انقضای آن، تعقیب یا اجرای مجازات جرم ممکن نیست. در جرم جعل، مرور زمان بسته به نوع و اهمیت سند و مجازات آن متفاوت است.

  • برای جرایمی با مجازات های شدیدتر (مانند جعل اسناد رسمی مهم)، مرور زمان طولانی تری در نظر گرفته می شود.
  • طبق ماده 105 قانون مجازات اسلامی، در جرایم تعزیری، مدت مرور زمان تعقیب جرم از تاریخ وقوع جرم و در خصوص مجازات، از تاریخ قطعیت حکم، تعیین می شود.
  • برای جعل اسناد رسمی که غیرقابل گذشت است، مرور زمان تعقیب معمولاً طولانی تر (مثلاً 10 سال یا بیشتر بسته به نوع جرم) است، در حالی که برای جعل اسناد عادی، ممکن است کوتاه تر (مثلاً 5 سال) باشد.

در نظر داشته باشید که این قواعد کلی هستند و برای جزئیات دقیق باید به مواد قانونی مربوطه در قانون مجازات اسلامی مراجعه شود.

نتیجه گیری پایانی

در پاسخ به پرسش اصلی مقاله، یعنی جرم جعل مقید است یا مطلق، با تحلیل مبانی حقوقی، دیدگاه های حقوقدانان و رویه قضایی، می توان قاطعانه بیان کرد که جرم جعل، جرمی مطلق محسوب می شود. این بدین معناست که برای تحقق جرم جعل، صرف ارتکاب عمل مادی تغییر حقیقت در سند یا نوشته، همراه با قصد تقلب و وجود قابلیت اضرار، کافی است و نیاز به حصول ضرر بالفعل و عینی نیست. قابلیت اضرار به عنوان یک عنصر ذاتی، ماهیت فریبندگی عمل جعل را تأیید می کند و آن را از صرف دروغ گویی تمایز می بخشد.

این تمایز ماهوی، جرم جعل را از جرایمی نظیر کلاهبرداری که جرمی مقید به حصول نتیجه (بردن مال غیر) است، متمایز می سازد. در مقابل، جرم استفاده از سند مجعول، به دلیل آنکه غالباً با هدف حصول نتیجه یا اضرار بالفعل صورت می گیرد، به جرایم مقید نزدیک تر است.

اهمیت درک این مفاهیم حقوقی، نه تنها برای دانشجویان و پژوهشگران حقوقی، بلکه برای وکلا، قضات و حتی عموم مردمی که ممکن است با این جرم مواجه شوند، حیاتی است. این درک عمیق، به تصمیم گیری های آگاهانه تر در مواجهه با پرونده های مرتبط با جعل و استفاده از سند مجعول کمک شایانی می کند و از سردرگمی های حقوقی جلوگیری می نماید. در نهایت، آگاهی بخشی در این حوزه نقش بسزایی در پیشگیری از ارتکاب این جرایم و حفظ اعتبار اسناد در جامعه دارد.

دکمه بازگشت به بالا