مطالب میجیک

اتفاق نو در روایت زنِ سنتی؛ تمرکز بر اندیشه و گذر از نقش‌ها – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری بیشتر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «خانه ای برای همه»؛ خاطرات شفاهی منصوره مجداسیان از مبارزان انقلاب در مشهد نوشته مرضیه ذاکری توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.

مريم حنطه زاده این فعال فرهنگی یادداشتی با عنوان «رویدادهای نو در روایت سنتی زنان؛ تمرکز بر تفکر و نقش‌آفرینی فراتر» برای انتشار در اختیار خبرگزاری آنلاین قرار گرفت و در کتابی که این کتاب را دیده بود.

جزئیات یادداشت های زیر را بخوانید:

خانه ای با حوض زیبا و کوچک و باغی تمیز در حیاطش، حسینیه ای که در طبقه همکف هر هفته میزبان آشناها و غریبه ها و فقیران هستند، درش همیشه به روی کودکان فقیر و ناتوان باز است. و یک اتاق اختصاص داده شده به کتابخانه و یک طبقه پر از حصیر. آنقدر عکس زیبا و هیجان انگیزی دارد که می توان گفت همه مشغول تماشای آن هستند. البته چنین خانه ای مضمون و جذابیت اصلی کتاب «خانه ای برای همه» نیست و تنها پایگاهی برای روایت زندگی خانم منصوره مجداسیان است. زنی که زندگی و شخصیتش آنقدر خاص است که هر کدام از ما می توانیم تصویری از رفتار و سبک زندگی مادر و مادربزرگ خود را در گوشه ای ببینیم. اما یکی از ویژگی های مهم کتاب، برخورد ملایم و ساده ای است که من خواننده با زندگی «مادر جان» و خانه اش پیدا می کنم. نوستالژیک یا منزوی از جامعه و زمان نمی ماند، بلکه دریچه ای برای درک تعریف و رابطه جدید مادر، جامعه و خانه می گشاید.

رویدادهای جدید در روایت های سنتی زنان؛ روی فکر کردن و گذراندن نقش ها تمرکز کنید

روایت کتاب «خانه ای برای همه» در ظاهر بسیار روان و یکدست است; زندگی یک زن خانه دار متدین و به اصطلاح سنتی را از دیدگاه فرزندان، نوه ها و آشنایانش که فراتر از زمان خود تربیت کرده اند و با اندیشه و تقوا و تحقیق به سبک زندگی خاصی دست یافته اند، بررسی خواهیم کرد. شکلی که اکنون به نظر می رسد بسیار شبیه به مدلی است که فاطمه قرار است بسازد.

در جستجوی الگوهای ما (اعم از خوانندگان و نویسندگان کتاب های مرتبط با زنان) است که بر اساس این پرسش که «زنان مسلمان ایرانی» چیست و چگونه زندگی می کنند و با توجه به تضاد ساختارهای مدرن، اهمیت بیشتری یافته است. که در بیشتر آثار جدید، زندگی زنان را بر اساس فعالیت های خانوادگی و کنش های اجتماعی تقسیم کرده است. در نگاه امروزی خانه و بیرون خانه دو فضای بسیار متفاوت هستند که همیشه مرز مشخصی بین خاطرات و اتفاقات ایجاد می کنند و این خط (که مدام پررنگ تر می شود) در انتخاب سوژه ها و سوالاتی که می پرسیم، سبک ویراستاری کتاب ها و حتی نگاه و درک ما نسبت به زنان از گذشته و زندگی تأثیر زیادی دارد و گاه در فرم و ویرایش دیده می شود. اما اتفاق مهم و متمایز در «خانه ای برای همه» این است که اگرچه فصل ها و ویرایش هایی بر اساس ابعاد شخصیتی، کارکردها و گاه سال های متفاوتی در زندگی «مادر جان» وجود دارد، اما هیچ حس تکه تکه شدن یا مزا وجود ندارد. نمی دهد. نقش های مختلف برای خواننده ها

زندگی مادرجان از «خانه ای برای همه» به طور طبیعی و با توجه به ویژگی های ذهن، زهد و اعتقادات مذهبی او روایت می شود که هر دوگانگی فضایی را از ذهن خواننده می زداید. در حالی که فعالیت های اجتماعی خانم مجداسیان متنوع و سرشار از زنانگی و عنایت است که از سطح خانواده و محله شروع می شود تا برگزاری ختم قرآن و مراسم مختلف در مناطق مختلف و کمک های مادی گسترده و مستمر – مستمر و لوازم. امکانات بیمارستانی و مراکز درمانی معلولین و توجه به کودکان بی سرپرست و کم توان ذهنی عبارتند از: گفتن همه اینها آنقدر طبیعی و آمیخته با شخصیت و طبیعت انسانی اوست که به نظر نمی رسد در خانه باشد یا دور از خانه. در واقع، در اینجا اگر همه مرزبندی‌ها تابع باشند، «شخصیت فکری، انسانی و دینی» خانم مقدسیان محور است. شاید اگر ایده را از تعریف زن و اقتدار و نفوذ در خانه حذف نکرده باشیم و به طور خاص برای حضور اجتماعی (به معنای امروزی و در ساختار جدید)، رویکرد طبیعی و توجه اصلی به شخصیت را در نظر نگیریم. از “مادر”، تا زمانی که عجیب به نظر نمی رسد. شاید بیجا نباشد که بگوییم نگاه به زن به مثابه «دین اندیش» در خوانش و درک امروزی ما از تعریف کلی زن مسلمان ایرانی مغفول مانده است و در عین حال به شدت مورد نیاز است.

سنتی “مادر جان”; اما نویسنده و سنت شکن

در واقع موضوع کتاب، زن سنتی، چادری، نیکوکار و معلم قرآن که در خانه ای حیاط دار (متولد 1300) زندگی می کند، می تواند کلیشه ای باشد تا خواننده را از خواندن آن باز دارد. . در ابتدا کتاب، اما شخصیت مادر این داستان، در عین حال مادر شهید نیست یا در هر حادثه یا سریال خاصی نقش دارد، اما با مطالعه و علاقه به کتاب و یادگیری متمایز می شود. که بسیار بر خلاف عادت ماست.

خانم مجداسیان، بدون اینکه متعلق به خانواده ای از علمای دین یا تحصیلکرده های خارجی باشد، بسیار عاقل است که در برنامه ریزی و ساختن خانه، مشکل خوب و بزرگ، تربیت فرزندان و نحوه تعامل با دیگران و همچنین کمک کردن است. . بینوا. تالیف و نوآوری «و ابداع راه‌ها و سنت‌های جدید؛ از خواستگاری و گرفتن جهیزیه و برنامه‌ریزی جشن‌های عروسی و تولد گرفته تا یافتن راه‌های جدید و متنوع برای کمک به افراد مختلف، مواجهه با سنت‌ها یا خرافات غلط که رنگ مذهبی دارند (جشن نهم ربیع) و سعی در گسترش صحیح آن (آغاز امامت امام زمان) همگی بسیار جالب و جالب است، جالب اینجاست که مادرجان نویسنده است با اینکه از این واژه (یکی از کوچکترین جنبه های سبک زندگی) استفاده می کند: «ما. هرگز به مادرش زنگ نزن او این کلمه را دوست نداشت. گفته می شود که کلمه “مادر” در واقع نام مادر است. یا “همه یک بار پیش مامان می آیند، ارتباط هرگز قطع نمی شود.” مادرجان آنها را تنها نگذاشت و مرتباً آنها را از وضعیت آنها آگاه می کرد. مادرجان این را که بعداً «یاور» نامیده شد، «انصار» می‌گفت. فرمود این یاور ما در دنیا و آخرت است.

خانم مجداسیان زنی است که همسرش طلافروش است و از وضعیت مالی خوبی برخوردار است اما این وضعیت مالی خوب به صورت تجمل گرایی نیست بلکه برای کمک و خدمت به دیگران و همچنین تربیت فرزندانش به کار گرفته شده است. با این نظر که او یک روشنفکر و کارگر است. . او کسی است که زندگی شغلی و آینده فرزندانش را بر اساس دغدغه‌های دینی و انسانی هدایت می‌کند: پسرانش را به تولید نوارهای سخنرانی اسلامی مفید و باز کردن مغازه‌ها و فروش آن‌ها و دخترانش را برای آموزش قرآن و احکام تشویق می‌کند. و تشویق به اجرای یک برنامه شاد و متنوع مذهبی و فرهنگی و پس از انقلاب که معلم شد با قبول مسئولیت سرپرستی فرزندان خود آن را تکمیل و تقویت کرد. از این رو اگرچه در نگاه اول مادری کاملا سنتی به نظر می رسد، اما با خواندن متن زندگی او متوجه می شویم که بسیار نامتعارف است و برخلاف زمان خود حرکت می کند.

درباره خانه ای که مادر دارد

در اواسط کتاب به عنوان یک خواننده احساس می کنم عنوان کتاب باید «مادر برای همه» باشد چرا که حتی در نوع مواجهه با موقعیت های اجتماعی و افراد، مادر مجداسیان به کاری که ما می کنیم اهمیتی نمی دهد. اکنون به عنوان فردیت یک زن شناخته می شود، اما مهمتر از همه از نظر عاطفی، و ظرفیت آموزشی و عاطفی یک مادر بالغ فکر و عمل کرده است. اما باید اعتراف کنم که پس از اتمام کتاب و با پایانی خوب درباره سرنوشت خانه پس از مرگ مادرجان که پس از فروش و تغییر دست، حسینیه «بیت الزهرا» انتخاب عنوان شد. «خانه برای همه» نویسنده‌ای که من آن را تحسین می‌کردم، زیرا فرصت و امکان اندیشیدن به مادر و خانه را در سطحی فراتر از مفهوم سنتی «خانه‌دار» می‌دهد.

در کتاب، در کنار آشنایی با خانم مجداسیان و توجه ویژه به سرنوشت مردم و تربیت دینی دیگران، داستان خانه ای را می خوانیم که «برای همه» ساخته شده، سازماندهی شده، مردمش یاد می گیرند و احکام. و مقررات حرکت آن شکل می گیرد. خانه ای با بلندگو در هر اتاقی که همگان را از برنامه های فرهنگی و مذهبی مطلع کند، کتابخانه کوچک و بزرگی که در هر جای خانه قرار دارد و اتاق کتابخانه ای که محل برگزاری کلاس های خصوصی و جلسات آموزشی مذهبی و هنری خانوادگی است. حیاطی با حوض که همیشه به روی افراد نیازمند و کودکان کم توان ذهنی محله باز است و … در این خانه حتی سفره حسینیه و جاروی داخل حیاط هرکدام داستانی به هم دارند. با بودن فردی که با دلسوزی فکر و عمل می کند و مادرجان را به دیگران کمک می کند.

در اینجا، رابطه مادر و خانه بیشتر بر سر «مادر بودن در خانه» است تا «خانه دار بودن مادر». خانه ای با محوریت مادری دانا و عملی و حس تربیت و توجه به همگان، خانه را به یک مرکز مشترک آموزشی و عاطفی و یک واحد اجتماعی مؤثر تبدیل کرده است.

دکمه بازگشت به بالا