برترین های کسب و کار مجیکمطالب عمومی

آیا ترانسمیتر فشار ضرر دارد

تنوع کاربردهای بالقوه و مکان‌های نصب برای اندازه‌گیری فشار به این معنی است که تنظیم سریع استانداردهای شرکت دشوار است. این راهنما توصیه هایی در مورد برخی از اصول اساسی ارائه می دهد که به شما کمک می کند انتخاب نهایی ترانسمیتر فشار را برای نیازهای خود ارزیابی و محدود کنید.

اولین قدم انتخاب مبدل یا فرستنده است. اگرچه این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، تفاوت های زیادی بین مبدل ها و فرستنده ها وجود دارد.

سنسور در پاسخ به تغییر فشار یا دیفرانسیل سیگنال الکترونیکی ولتاژ پایین تولید می کند. مانند فرستنده ها، مبدل ها دارای یک حسگر داخلی هستند که نیروی اعمال شده را به یک سیگنال الکتریکی تبدیل می کند که از آن اندازه گیری به دست می آید.

مبدل ها معمولاً برای شرایط سخت رایج در بسیاری از کاربردهای صنعتی مناسب نیستند. بدنه مبدل معمولا کوچک است و به راحتی در لوله های صنعتی استاندارد نصب نمی شود. برخلاف فرستنده‌هایی که برای مصارف صنعتی طراحی شده‌اند، بسیاری از فرستنده‌ها برای کاربردهای خاص یا در آزمایشگاه‌ها استفاده می‌شوند.

مبدل ها دارای معایبی هستند که به طور کلی آنها را برای استفاده گسترده در محیط های صنعتی نامناسب می کند. آنها معمولاً برای محیط های بسیار محدود که در آن خطر ورود آب یا گرد و غبار وجود ندارد مناسب هستند. همچنین معمولاً در برابر اثرات فشار بیش از حد یا آسیب ناشی از تغییرات ناگهانی در شرایط فرآیند محافظت ضعیفی دارند.

مبدل‌ها علاوه بر مقاومت بسیار کم، انرژی کافی برای ارسال سیگنال‌ها را در فواصل مشابه فرستنده‌ها ندارند. طیف گسترده ای از فرستنده های دما نیز برای استفاده در مناطق خطرناک و مناطق با دما و رطوبت شدید تأیید شده و در دسترس هستند.

در مقایسه با فرستنده ها، اکثر فرستنده ها محدوده بسیار محدودی از تصحیح را ارائه می دهند و از ثبات و دقت اندازه گیری پایینی برخوردارند. آنها جبران محدودی را برای تغییرات در فرآیند یا شرایط محیطی مانند دما ارائه می دهند و همه دستگاه های ثابتی هستند که فقط می توانند در یک محدوده تعریف شده اندازه گیری کنند.

اندازه گیری ترانسمیترهای فشار یا فشار دیفرانسیل از دو قسمت اصلی تشکیل شده اند. عنصر اولیه به طور مستقیم یا غیرمستقیم نتایج اندازه گیری را در تماس با فرآیند اندازه گیری جمع آوری می کند، در حالی که بسته الکترونیکی ثانویه اندازه گیری را از عنصر اصلی به سیگنالی تبدیل می کند که به آن اجازه می دهد اطلاعات را از طریق پروتکل فیلدباس ارسال کند. مانند Foundation Fieldbus یا Profibus یا . استاندارد ارسال کنید. سیگنال خروجی 4 تا 20 میلی آمپر DC.

این الکترونیک ثانویه پیچیده تر هستند و عملکردهای زیادی را انجام می دهند که مبدل نمی تواند. به عنوان مثال، تفاوت در فرآیند یا شرایط محیطی اندازه گیری شده توسط سنسور اصلی قبل از تبدیل شدن به سیگنال 4 تا 20 میلی آمپر به طور خودکار جبران می شود. توابع دیگر عبارتند از استخراج ریشه مربع برای برنامه های کاربردی جریان. شامل توتالایزرها و تابع خروجی جریان معکوس است.

این خطاهای اندازه گیری ناخواسته را کاهش می دهد و خروجی فرستنده بسیار پایدار را تضمین می کند. اپراتورها همچنین می توانند مبدل را بر روی طیف وسیعی از فشارهای ورودی کالیبره کنند و این امکان را فراهم می کند که از یک دستگاه واحد برای اندازه گیری طیف وسیعی از روزنه ها استفاده شود.

محیط عملیاتی خود را در نظر بگیرید

ترانسمیترهای فشار مدرن باید بتوانند به راحتی در شرایط نامناسب دما، رطوبت و ارتعاش کار کنند، مشروط بر اینکه مطابق با مشخصات طراحی خود باشند. به حداقل رساندن اثرات چنین شرایطی به افزایش طول عمر فرستنده کمک می کند.

درجه حرارت

اگرچه اکثر فرستنده های الکترونیکی برای شرایط محیطی از -20 درجه سانتیگراد تا -40 درجه سانتیگراد تا 60 درجه سانتیگراد تا 85 درجه سانتیگراد مناسب هستند. اگرچه این ممکن است همیشه برای برخی گروه ها امکان پذیر نباشد. به عنوان مثال، جایی که پر کردن موارد خاص نادرست است. روی فرستنده تنظیم کنید.

شرایط دمای اطراف برنامه می تواند به طور قابل توجهی بر دقت انتقال تأثیر بگذارد. این ممکن است نه تنها دمای پس زمینه داخلی محل نصب، بلکه گرمای تولید شده توسط فرآیند یا تشعشعات تجهیزات و لوله های اطراف را نیز شامل شود.

دمای بالا می تواند باعث آسیب و خرابی زودرس قطعه شود. علاوه بر این، پارامترهای دستگاه می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد داشته باشد. به عنوان مثال، دمای پایین می تواند باعث چسبناک شدن مایعات پرکننده شود، در حالی که دمای بالا می تواند باعث تبخیر آنها شود. تغییرات دما و فشار محیط نیز می تواند تأثیر داشته باشد، به خصوص اگر دیافراگم اسمی فرستنده درصد کمی از محدوده بالای آن را پوشش دهد.

برای کاهش این تهدیدات، دمای فرستنده باید تا حد امکان نزدیک به دمای اتاق باشد تا حداکثر عمر مفید داشته باشد.

هنگام نصب فرستنده در فضای باز مراقب باشید. شرایط جوی مانند نور مستقیم خورشید یا بادهای شدید می تواند باعث گرم یا سرد شدن فرستنده ها شود که می تواند بر عملکرد آنها تأثیر منفی بگذارد.

مرطوب

بخارات ناشی از هوای مرطوب گاهی اوقات می توانند وارد محفظه فرستنده شده و به قسمت های حساس آسیب بزنند. قرار گرفتن مداوم در معرض دمای بالا همچنین می تواند باعث آسیب به محفظه و پایه های فرستنده شود.

محفظه های فرستنده برای محافظت از قطعات الکتریکی در برابر رطوبت طراحی شده اند. با این حال، حتی محفظه‌های دارای رتبه IP برای کاربردهای مرطوب یا شلنگی می‌توانند در صورت برداشتن پوشش محفظه در حین راه‌اندازی، بهره‌برداری یا نگهداری مشکل ایجاد کنند.

برخی از سازندگان از تکنیک های مختلفی مانند استفاده از مواد محصور کننده برای محافظت از لوازم الکترونیکی فرستنده در برابر رطوبت استفاده می کنند. اگرچه آنها می توانند مشکلات رطوبت را به تاخیر بیندازند، اما این روش ها راه حل بلندمدتی ارائه نمی دهند. تنها محافظت واقعی در برابر رطوبت، مهر و موم کردن محفظه فرستنده است.

لرزیدن

از قرار دادن فرستنده در محلی که در معرض لرزش طولانی مدت یا غیرفعال است خودداری کنید، زیرا ممکن است عمر مفید فرستنده را کوتاه کند. برای محافظت در برابر آسیب احتمالی یا خرابی ناشی از ارتعاش، فرستنده ها باید در مکانی قرار گیرند که در حین کار تحت تأثیر لرزش قرار نگیرد.

دو سیم دیجیتال یا بی سیم؟

انواع مختلفی از فرستنده ها وجود دارد که هر کدام از تکنیک های متفاوتی برای انتقال سیگنال ها استفاده می کنند. نقش فرستنده تقویت و تنظیم سیگنال است تا بتوان آن را در فواصل طولانی به اتاق کنترل یا دستگاه های محلی مانند نشانگرها، ضبط کننده ها و کنترل کننده ها بدون تخریب یا تداخل مخابره کرد.

برای اکثر کاربردهایی که برق در دسترس است، یک فرستنده دو سیمه که از 4 تا 20 میلی آمپر جریان استفاده می کند تا هم مدار را به کار ببرد و هم سیگنال را ارسال کند، اغلب امکان پذیرترین انتخاب است. از آنجایی که جریان از اثرات تغییر مقاومت در خط محافظت می شود، سیگنال ها را می توان در فواصل طولانی منتقل کرد.

هنگامی که انتقال داده های دقیق یا مقادیر زیادی از داده ها (مانند اطلاعات تشخیصی) ضروری است، یک فرستنده دیجیتال ممکن است بهترین انتخاب باشد. انتقال سیگنال دیجیتال اجازه می دهد تا داده های بیشتری بین دستگاه و اتاق کنترل منتقل شود. فن‌آوری‌های فیلدباس، مانند Fieldbus و Profibus PA (برای اتوماسیون فرآیند) و DP (برای اتوماسیون دیسک یا کارخانه) می‌توانند به سرعت داده‌ها را به اتاق کنترل منتقل کنند، جایی که سیستم‌های کنترل می‌توانند از آن برای عملکرد مؤثر، هوشمند و پویا استفاده کنند. مسیر. تصمیمات مدیریت

اگر انتقال داده با سرعت بالا کمتر ضروری است، یک دستگاه دارای WirelessHART ممکن است راه حل باشد.

WirelessHART راه حل عالی را برای هر برنامه ای که در آن داشتن یک دستگاه سیمی مقرون به صرفه یا عملی نیست ارائه می دهد. توانایی تجزیه و تحلیل از راه دور یک دستگاه بی سیم تا فاصله 200 متری نیز نیاز اپراتورها و پرسنل تعمیر و نگهداری را برای سفر به مکان های ناامن مانند بالای ستون ها بی نیاز می کند

از آنجایی که هزینه های کابل کشی و نصب حدود 50 درصد از کل هزینه یک دستگاه را تشکیل می دهد، استفاده از دستگاه های بی سیم در صورت امکان منطقی است. دستگاه‌های بی‌سیم تا حد زیادی به کاربردهای خاص در تأسیسات از راه دور، مانند توزیع آب یا نفت و گاز محدود می‌شدند. با این حال، ورود پروتکل WirelessHART به این معنی است که صنعت در حال حاضر دارای یک استاندارد بین المللی است که به دستگاه های بی سیم اجازه می دهد تا حجم زیادی از اطلاعات استاندارد شده را در شبکه های کارخانه به اشتراک بگذارند.

آیا برنامه خطرناک است؟

هر وسیله الکترونیکی انرژی الکتریکی را ذخیره می کند یا منبع انرژی الکتریکی است. تحت شرایط خاصی، این انرژی، در صورت آزاد شدن، می تواند مخلوط انباشته شده ای از گازهای قابل اشتعال، گرد و غبار قابل احتراق و الیاف قابل احتراق را مشتعل کند.

هنگام نصب یک فرستنده فشار الکترونیکی در یک مکان خطرناک یا بالقوه خطرناک، باید محل را نیز در نظر گرفت. تجزیه و تحلیل دقیق شرایطی که ممکن است در شرایط عملیاتی عادی یا در شرایط خرابی ایجاد شود، ضروری است. همچنین باید مراقب بود تا از فعال شدن موقعیت های بالقوه خطرناک جلوگیری شود.

استانداردهای بین المللی مختلف مانند ATEX، FM، IEC، INMETRO، GOST، NEPSI و SAA اقدامات مختلفی را برای ارزیابی خطر جوهای خطرناک و کاهش خطر اشتعال انجام می دهند.

انتخاب دستگاه و سطح حفاظت به ویژگی های خود منطقه خطرناک بستگی دارد. به عنوان مثال، طبق دستورالعمل ATEX، تجهیزات بر اساس نوع محیط انفجاری که در آن قابل استفاده است، گروه 1 برای معادن زیرزمینی و گروه 2 برای صنایع سطحی طبقه بندی می شوند.

دکمه بازگشت به بالا