پیت‌های نفتی که بهانه مبارزات انقلابی شد – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری آنلاین، گروه استانی: تأثیر نقش زن در تاریخ همیشه قابل مشاهده است و زنان می توانند به این معنا که مؤثر بودن، به ویژه در اسلام، همیشه در راستای افراد تأثیرگذار است سلام رکورد بی نظیر در تاریخ

اکنون که صفحه های انقلاب را باز می کنیم به سراغ زنی رفته ایم که با شور و اشتیاق وصف ناپذیر خاطرات دوران جوانی و نوجوانی خود را از اول انقلاب و قبل از آن برایمان تعریف می کند، «مینا کریم بیجاری» از فعالان این عرصه. و زنان مبارز در دوران انقلاب در این استان، گیلان خاطرات شیرین مبارزات خود را بازگو کرد.

این رزمنده زن گیلانی از روزهای شرکت در تظاهرات گفت: وقتی هوا سرد است باید چاه را پر از نفت کنیم تا خانه گرم شود، صبح روز 24 دی ماه 1396 مادرم به پشت محله بقرآباد رفت. رشت ساعت 6 اونجا بود تا چاه نفت رو پر کنه هوا خیلی گرم و سرد بود و مادرم از سرما می لرزید تا ساعت 10:30 موند ولی خبری از تانکر نفت نبود، داد خوب به همسایه و سپس به خانه بازگشت تا کمی استراحت کند.

کرم بیجاری ادامه داد: وقتی دستان قرمز مادرم را دیدم از محبت مادرم شرمنده شدم، گفتم مادر استراحت کن من (من و برادرم) صف می کشیم و اگر تانکر آمد بیا کمکم کن بیاورمش. .

وی با بیان اینکه از ساعت 11 تا 16 ماندیم اما خبری از نفتکش نبود، افزود: صف طولانی به خیابان تختی باقرآباد رسید، مردم منتظر نفتکش بودند و صف طولانی و طولانی شد. تا آخر صف ما تختی است یعنی تجمع مردم، انقلاب می آید و ما هم خودمان را به گرمای جمعیت انقلابی می رسانیم و با مردم می گوییم مرگ بر شاه و با تجمع مردم. خود را به شهرداری برسانید که مأموران شاه با گاز اشک آور و تیرهای هوایی سعی دارند ما را متفرق کنند.

چاه های نفت دلیل مبارزه انقلابی است

مردم با مبارزان انقلابی همدردی می کنند

این بانوی انقلابی با اشاره به همدردی کسانی که درهای خود را به روی انقلابیون باز کردند تا اسیر دست عوامل شاه نشوند، ادامه داد: درب خانه به روی ما باز شد، وارد خانه شدیم و غذای گرم از ما پذیرایی شد. تا فضا آرام شود و برگردد.

کرم بیجاری گفت: نگران نفت و گود بودم، دست خالی به خانه نروید اما این دغدغه برطرف شد و وقتی به محل گود رفتم نه تنها مخزن نفت آنجا بود. اما اثری از دوچرخه نبود و از قولی که به مادر داده بودیم شرمنده بودیم اما خوشحال به خانه برگشتیم که با آنها همدردی کردیم.

شاگردان هم مشغول بودند

این سرباز زن گیلانی با اشاره به همبستگی تحصیلی با محوریت دانشگاه گیلان و دانشجویان در 18 دی ماه 57 ادامه داد: مدرسه مهد دانش محل تحصیل من و مدرسه پسرانه شاپور دست به تظاهرات زدند و مدارس دیگر نیز ظاهر شد. : با وجود مخالفت اولیای مدرسه، با روحیه انقلابی خود را به سوی معترضان رساندیم.

کرم بیجاری خاطرنشان کرد: مدرسه اش در حاجی آباد بود و آن روز به خیابان امام (شاه سابق) رسید که مأموران شاه با گاز اشک آور و گاز اشک آور سعی کردند تعداد بی شماری از مردم، دانشگاهیان و دانش آموزان را متفرق کنند. وی افزود: در این اقدام چشمم بر اثر گاز اشک آور آسیب دید و دوستم برای شست و شو با آب به مغازه منتقل شد و صاحب مغازه نیز درب مغازه را بست تا بتوانم با خیال راحت چشم هایم را بشویم.

این بانوی انقلابی ادامه داد: مادرم وقتی چشمان قرمز مرا دید با عشق و نگرانی مادرانه گفت تو را به مدرسه می فرستم و اعتراض می کنی، من مادرم و نگران من باش. روزهای جوانی ما سرشار از استرس مادرانه و شور انقلابی بود.

دکمه بازگشت به بالا